به گزارش خبرنگار نسیم سرخس، جمعیت ایران در قرن اخیر بهطور سریعی رشد کرده و نسبت به اوایل قرن حاضر شمسی حدود ۸ برابر و نسبت به سال وقوع انقلاب ایران در ۱۳۵۷ نزدیک ۲٫۳ برابر شده است.
گسترش شهرنشینی و توزیع مکانی نامناسب جمعیت از پیامدهای رشد شتابان جمعیت در ایران بوده که خودبهخود موانع جدی را بر سر راه توسعه و پیشرفت کشور قرار داده است.
بخشی از مطالعات موسوم به آمایش سرزمین به توزیع متعادل جمعیت در هر کشوری میپردازد؛ موضوعی که در کشور ما هیچگاه پیش و پس از انقلاب جدی گرفته نشده است و همین عدم برنامهریزی باعث بروز مشکلات فراوانی در کشور شده است.
اگرچه شرایط آب و هوایی تأثیر مهمی بر توزیع نامتوازن جمعیت در پهنه کشور نیمه خشکی همچون ایران داشته و دارد ولی از کشاورزی ناکارآمد و مدیریت نادرست تولید، توزیع و مصرف آب از یکسو و توزیع ناعادلانه امکانات اقتصادی و رفاهی در کشور طی چند دهه اخیر نیز نمیتوان غافل شد که تا حد زیادی باعث شده تا جمعیت به صورتی نادرست توزیع شود.
برنامهریزیهای نادرست در زمینه توسعه باعث شده تا هم استان خراسان رضوی در مقیاس بزرگ و هم شهرستان سرخس در مقیاس کوچک از توزیع نامتوازن جمعیت رنج ببرند بهطوریکه هماکنون حدود نیمی از جمعیت استان پهناور خراسان رضوی تنها در یک شهر یعنی مرکز استان زندگی میکنند و از کل جمعیت شهرستان سرخس هم حدود چهل درصد آن فقط در یک نقطه شهری در مرکز شهرستان سکونت دارند.
برای کمک به توزیع متناسب جمعیت در شهرستان سرخس مهمترین اقدام تقویت روستاهای پرجمعیت است بهویژه روستاهایی همچون بزنگان، شیرتپه، کندکلی و گنبدلی که از حوزه نفوذ قویتری نسبت به روستاهای پیرامونی خود برخوردار هستند و بهترین راه برای رسیدن به این هدف هم تبدیل روستاهای یادشده به نقاط شهری است درست همان اتفاقی که درباره مزداوند (مزدوران تاریخی) افتاده است.
با مقایسه تعداد نقاط شهری جدید در شهرستانهایی مشابه شهرستان سرخس میتوان به کوتاهیهایی که در حق مردم این شهرستان روا داشته شده بهتر پی برد.
بهعنوانمثال شهرستان فریمان که مساحتی کمتر از شهرستان سرخس و جمعیتی برابر این شهرستان دارد طی یکی دو دهه اخیر یک نقطه شهری آن یعنی شهر فریمان تبدیل به چهار نقطه شهری شامل فریمان، فرهادگرد، قلندرآباد و سفید سنگ شده است؛ حال به جایگاه ممتاز و منحصربهفرد شهرستان سرخس در عرصه اقتصادی و تجارت بینالمللی در مقایسه با شهرستانهایی همچون فریمان کاری نداریم.
این در حالی است که در مقام مقایسه طی همین مدت فقط یک نقطه شهری یعنی مزداوند به شهرستان سرخس اضافهشده و روستاهای مهمی همچون بزنگان و شیرتپه با دارا بودن جمعیتی بیش از ۳ یا ۴ هزار نفر جمعیت و مهمتر از آن حوزه نفوذ وسیع پیرامونی خود از نعمت تبدیل به نقطه شهری بازماندهاند و متأسفانه از سوی متولیان امور اعم از نمایندگان ادوار مختلف مجلس، فرمانداران و دیگر مدیران شهرستان، زبدگان محلی و مردم منطقه نیز تلاش جدی برای تبدیل این روستاها به شهر صورت نگرفته است.
بدیهی است که با تبدیل نقاط جدید شهری در شهرستان سرخس، حجم وسیعی از بودجههای عمرانی به این نقاط سرازیر شده و با توسعه خدمات و زیرساختها، مردم از رفاه و آسایش و درآمد بالاتری بهرهمند خواهند شد و آهنگ مهاجرت به مرکز شهرستان و مرکز استان کاهش مییابد.
جای تأسف فراوان است که روستای بزرگ شیرتپه نهتنها در دو دهه گذشته تبدیل به شهر نشده که حتی از گازرسانی هم بیبهره بوده است؛ روستایی که باوجود سابقه تاریخی کهن، مرزی بودن و یکی از کانونهای کشاورزی شهرستان، تنها حدود ۵۰ کیلومتر با شهر سرخس فاصله دارد و این در حالی است که تعداد بیشماری از روستاهای دیگر شهرستانهای استان خراسان رضوی آنهم با فاصله صدها کیلومتر از این شهرستان که در مسیر خطوط اصلی انتقال گاز هم نیستند مدتهاست که از گاز تولیدی در پالایشگاه سرخس بهرهمند شدهاند؛ خوب است نگاهی به سیاهه طولانی این روستاها در سایتهای رسمی سازمانهای مربوطه بیندازیم.
علیاصغر نامی- جامعهشناس و نویسنده کتاب نام و نشان سرخسیها
انتهای پیام/