ماموران وقتی اثری از مرد ناپدید شده نیافتند برای یافتن سرنخ به خانه او رفتند. آنها در گوشه حیاط خانه آثاری از حفر یک گودال کشف کردند که خاکهایی که رویش ریخته شده بود نشان میداد بهتازگی پر شده است. آنها خاکهای گودال را بیرون ریختند و با جسد مرد مفقود شده مواجه شدند.
به این ترتیب تحقیقات برای دستگیری همسر مقتول بهعنوان تنها مظنون جنایت شروع شد. در ادامه افسران جنایی به اطلاعاتی دست یافتند که نشان میداد این زن پسرش را در مدرسهای دورافتاده ثبت نام کرده و بهاحتمال زیاد در آنجا زندگی میکند. در این شرایط گروهی از مأموران با نیابت قضایی راهی مخفیگاه زن جوان شدند و وی را که بهطور مخفیانه با مردی غریبه زندگی میکرد دستگیر کردند.
زن جوان ضمن اعتراف به قتل شوهرش گفت:مقتول سومین شوهرم بود. من ۸سال قبل در تنکابن با مردی ازدواج کردم و صاحب فرزندی شدم اما او یکباره ناپدید شد. مدتی برای پیدا کردن شوهرم تلاش کردم اما فایدهای نداشت. به همین دلیل مدتی بعد با مرد دیگری ازدواج کردم. خانواده شوهر دومم از ابتدا با ازدواج ما مخالف بودند و یک روز او گفت برای ادامه تحصیل به ترکیه میرود اما دیگر برنگشت.من هم مجبور شدم به شکل غیابی از او طلاق بگیرم.
این زن ادامه داد: شوهر سومم(مقتول) مرد سختگیری بود. با اینکه از او نیز صاحب یک فرزند شده بودم اما اجازه نمیداد بدون اجازهاش از خانه بیرون بروم. میخواستم طلاق بگیرم اما شوهرم حاضر به جدایی نمیشد. در این میان با مرد غریبهای آشنا شدم و با همدستی او نقشه قتل شوهرم را کشیدم.
یک شب درحالیکه شوهرم خواب بود با ضربات چاقو او را به قتل رساندم و یک روز بعد به ۲کارگر افغان پول دادم تا به بهانه ایجاد حوض در حیاط خانهام گودالی حفر کنند و بعد از رفتن آنها جسد را در گودال دفن کردم.
بهدنبال اعترافات این زن او صحنه جنایت را نیز بازسازی کرد و در نهایت پروندهاش با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.