به گزارش نسیم سرخس، حجتالاسلام عباس بابائی، استاد حوزه و دانشگاه در یادداشتی نوشت: گردنههایی که از سال ۴۲ تاکنون، انقلاب ایران به رهبری امام راحل و امام حاضر پیموده است، حیرتانگیز است؛ گردنههایی که هر کدامشان میتوانست ملت و مملکتی را نابود کند؛ با قاطعیت میتوان گفت نکته اصلی تمام موفقیتهای امامین انقلاب بعد از اتکال به خدا، «باور داشتن مردم» است.
امامخامنهای در وصف مراد خویش فرمودند: «کمتر کسی را دیدهام که به قدر امام(ره) نسبت به مردم از عمق دل احساس محبت و اعتماد کند. او به شجاعت و ایمان و وفا و حضور مردم باور داشت.»
هرکس اندکی در افکار و گفتار و رفتار امام اندیشه کند، جایگاه رفیع «مردم» را به روشنی مییابد.
شهید مطهری به عنوان یکی از یاران نزدیک ایشان میگوید: «من سرگذشت تمام رهبران بزرگ دنیا اعم از مذهبی و غیر مذهبی را به طور دقیق مطالعه کردهام. اما هیچکدام از آنها را به اندازهی امام معتقد به مردم نیافتم. امام ضمن اعتماد و اطمینان به امت مسلمان، برای آنان ارزش و احترام قائل بود و مردم را ولی نعمت خود میدانست.»
یکی از حیرتانگیزترین خاطرات امام با مردم، در ۱۲ بهمن ۵۷ اتفاق افتاد؛ یعنی درست زمانی که سخنرانی تاریخی ایشان به پایان رسید و خواستند در میان «مردم» حاضر شوند! حضرت امام خودشان آن لحظات را اینگونه به تصویر می کشند: «امروز به خاطر محبت مردم، نزدیک بود از بین بروم. یک وقت متوجه شدم که عمامه ندارم، کفش و عبا ندارم و دارم از بین میروم و واقعاً دارم بیهوش میشوم. ظاهرا اطرافیانم متوجه میشوند و خیلی هم فریاد میزنند که فشار نیاورید، ولی فایده نداشت و جمعیت مرا روی دست بلند کردند، روی آمبولانس و بعد داخل آمبولانس گذاشتند!»
اما این لحظهی نفسگیر برای امام بسیار شوقانگیز بوده است: «بهترین لحظات من، همان موقعی بود که داشتم زیر دست و پای مردم از بین میرفتم!»
امروز حلّال تمامی مشکلات کشور در تحقق این دو ویژگی است که حضرت امام در مواجهه با مردم انجام میدادند: اول اعتماد به مردم؛ حضرت ایشان فرمودند: «ما در مشکلات باید متوسل بشویم به ملت؛ ملتی که بحمدالله مهیا برای کمک و فداکاری بوده و هستند. با فداکاری ملت بحمدالله مراحلی را که بسیار اهمیت داشت پشت سر گذاشتیم و موانع مرتفع شد.»
از نگاه امام اگر دولت بخواهد مشکلات اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی را ریشهکن کند، راهی جز «اعتماد حداکثری به مردم» ندارد.
دوم خدمت به مردم؛ ایشان جایگاه «خدمت به مردم» را بسیار رفیع میدانستند و میفرمودند: «مسأله دیگر رفتار نهادها با مردم است. باید حرکتها به صورتی باشد که مردم بفهمند که اسلام برای درست کردن زندگانی دنیا و آخرت آمده است تا ملت احساس آرامش کنند.»
در این نگاه دیگر جایی برای نظام فاسد ارباب و رعیتی نمیماند و اگر هم کسی اصرار بر آن داشته باشد، باید بداند که مسئولان، خادم مردماند.
بعد از امام دو نفر از مسئولان ارشد نظام را میتوان نام برد که افکار و گفتار و رفتارشان با مردم درست برگرفته از اندیشهی امام است؛ «امام خامنهای و شهید سلیمانی.»
امروز نسخهی شفابخش بیماریهای کشور، برگشت مسئولان به «سیرهی امامین انقلاب» در مواجهه با این «مردم نجیب» است.
انتهای پیام/
- نویسنده : حجتالاسلام عباس بابائی