به گزارش نسیم سرخس، انقلاب اسلامی ایران یکی از تحولات سرنوشت ساز تاریخ جهان قرن بیستم، پدیده ای وسیع و عمیق و خارج از شناخت اندیشمندان و جامعه شناسان و سیاستمداران مادی گرا و قالب های فکری و فلسفی آنها در سال ۱۹۷۹(بهمن۱۳۵۷) توانست تمامی معاملات و معادلات سیاسی نظام سلطه را برهم بریزد.
در مورد علل وقوع انقلاب اسلامی و دلایل سقوط نظام پوسیده شاهنشاهی دیدگاه منصفی در غرب و اندیشه های قدیم و معاصر وجود ندارد.
نه افلاطون و علمای فلسفی و فکری یونانی و نه اندیشه های مارکس، دورکهایم و پارسونز و روانشناسان انقلاب قدیم اندیشه آن ها در تبیین انقلاب اسلامی لنگ و فکر و اندیشه آن ها ناقص الخلقه است.
در دوران معاصر هم اندیشمندان مختلفی توجه خود را به زاویه خاصی از انقلاب اسلامی معطوف ساخته اند و مدعی کشف حقیقت انقلاب و علل و پیامدهای آن گردیده اند و شکل اساسی تئوری های انقلاب اسلامی از دیدگاه آنان این است که فاقد عینک دینی در نگاه به این حادثه عظیم و عزیز هستند.
این انقلاب به رهبری امام روح الله (ره) و با بصیرت و معرفت مردمی علاوه بر تحول بنیادین و فراگیر در ایران، بازتاب و دست آوردهای جهانی و فراملی زیادی خصوصا در بحث صدور انقلاب و سرآغاز الهام بخش بسیاری از حرکت های ضد استکباری و نهضت ها و حرکت های استکبار ستیز و پادشاه گریز قرار گرفت و اکنون با گذشت بیش از سه دهه از عمر با برکت آن همچنان بزرگترین دشمن و مانع قدرت های سلطه گر در چپاول و غارت منابع فکری و مادی دنیا است، لذا بررسی انقلاب اسلامی را بدون توجه به بعد دینی و اسلامی آن با نظریات صرف غربی مبتنی بر تفکرات ماتریالیستی و یا الحادی، تحلیلی انحرافی و مغالطه آمیز از حوادث و واقعیات انقلاب است.
انقلاب ما به تعبیر علامه مطهری انقلاب سَر بود، نه انقلاب شکم، مردم بخاطر مسائل اقتصادی قیام نکردند، آنچه اهمیت و اولویت نخست برای انقلاب امام و مردم بود نادیده گرفته شدن دین و آموزه های دینی و فرهنگ اصیل دینی و اسلامی توسط ایادی شاه مخلوع بود که خشم و غریو دینی و انقلابی را به جوش و خروش آورد و با فرار شاه در ۲۶ دی ماه و ورود حضرت امام خمینی (ره) در ۱۲ بهمن ۵۷ دیو بی دینی خباثت و خیانت از کشور خارج شد و فرشته خوبی ها، عدالت، دیانت و انسانیت، در سرزمین خوبی ها و شرافت و غیرت پای نهاد.
یکی از مولفه های اصلی و بنیادین شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی رشد فرهنگی اصیل اسلامی در جامعه و توجه ملت به آموزه های دینی بود. ایمان به غیبت و معاد، اطاعت پذیری محض از ولایت و رهبری با خلوص و ایثار، توکل و توسل، شهادت طلبی و اخوت و بسیاری از ارزش های والای اسلامی در پرتو این انقلاب با جان و روح ملت ایران توام شد و منشاء تحولات روحی و معنوی اعجاب برانگیزی در مردم گردید.
می توان تفاوت اصلی این انقلاب را با سایر انقلاب های دنیا، در اسلامی بودن آن دانست. انقلابی که آگاهانه و با اراده و با روشنگری های حضرت امام (ره) از طرف مردم آغاز که به همه ابعاد فرهنگی، دینی و اجتماعی آن توجه شد. انقلابی فراگیر و جامع و بدون وابستگی بر قدرت های شرق و غرب برای تحکیم عقاید حقه و بینش ها و ارزش های اسلامی و اجرا و پیاده نمودن احکام اسلامی و نظام ارزش قرآن در جهت مصالح و منافع فردی و اجتماعی با پشتوانه حاکمیت دینی به عنوان شعاعی از حاکمیت خدای متعال حرکت کرد.
در مقابل وابستگی محض رژیم شاه به آمریکا و حمایت از اسرائیل ترویج مبانی فکری و فلسفی غربی، سکولاریزه کردن جامعه و توجه به فرهنگ لیبرال دموکراسی غربی هر چند مردم در این رژیم هیچ جایگاهی نداشتند. ۸۰ درصد مسئولان تحصیل کرده غرب و ۲۰ درصد در دانشگاه هایی که در کشور توسط آمریکا اداره می شد تربیت شده بودند و انتخابات کاملا فرمایشی و نمایشی بوده، خودباختگی و استحاله فرهنگی، وجود شکاف عظیم طبقات و عدم توجه به مناطق محروم و روستایی، عدم مشارکت مردم در مسائل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ترویج فساد اخلاقی و ولنگاری، مبارزه با روحانیت، تقدس زدایی و دین زدایی از جامعه و…باعث شد انقلاب اسلامی ایران در بهمن ۵۷ به بار نشیند.
جایگزین شدن حکومت خدایی مبتنی بر عدالت محوری و معنویت گرایی به جای حکومت های مبتنی بر ظلم و دنیا گرایی، خود محوری و زورگویی، خودگزینی و قدرت ستایی است که این انقلاب را تبدیل به پدیده ای بی نظیر کرده است و حضرت امام رضوان الله تعالی علیه فرمودند: ما هنوز در راه انقلاب هستیم، ما هنوز در راه مبارزه هستیم.
یادداشت: قاسم یعقوبی
انتهای پیام/