به گزارش نسیم سرخس، در خبرها خواندیم که اهالی روستای کوچک و بافرهنگ نشتیفان خواف آسبادهای خود را حفظ کردند، اما برخی مسئولان باسواد سرخسی چندین سال قبل یخدان قدیمی، حمام قدیمی، برجها و بهره سرخس، دروازه بخارا، آسیاباد، برج ننه علی را تخریب کردند و هنوز پس از سالها نهتنها این پدیده آسیبشناسی نشده بلکه بازسازی انبار قدیمی غله، کشف یک خانه قدیمی در بافت قدیم شهر سرخس هم به فراموشی سپرده شده است.
گویا از مردان فرهنگ دوست در این شهر خبری نیست؛ اگر هریک از این آثار میبود و مرمت و نه تخریب میشد، بیشتر از چاه نفت و گاز ارزش داشت؛ اکنون هم همتی نیست، تپههای تاریخی کندکلی و سنگر و … که تپه دیدبانی بوده است به بهانه ساخت خانه و احداث کانال تخریب میشود و آب از آب تکان نمیخورد.
پیشینه تاریخ شهرستان مرزی سرخس به دوران بسیار دور برمیگردد زمانی که باستان شناسان با کشف آثاری در روستای بغبغو در حاشیه رودخانه کشف رود وجود حضور انسان را در این نقطه از کشور به ۸۰۰ هزار سال پیش تخمین زدند که قدیمیترین نقطهای است که بشر در فلات ایران و بلکه جهان حضور داشته است.
اگر ما مروری برگذشته تاریخی شهرستان سرخس داشته باشیم به نقاط بیشتری خواهیم رسید که بتوانیم به مکانهایی دست پیدا کنیم تا برای ما مشخص شود که در ماقبل از تاریخ و بعد از دوران مختلف تاریخی، پیشدادیان و کیانیان و از مادها تا هخامنشیان و پس از آنها تا پارتها و ساسانیان و حتی پس از اسلام چه آثار گرانسنگی که بر جای نمانده است.
برخی از آثار دوران گذشته چنانچه موقعیت آنها اعلام شود نهتنها به مکان گردشگری تبدیل نخواهد شد بلکه باعث هجوم قاچاقچیان به آن مکانها میشود و ضربات جبرانناپذیری به تاریخ و تمدن نهتنها ایران بلکه جهان وارد خواهد آمد، پس همان بهتر که با اعلام نشدن سایتهای تاریخی این میراث بزرگ برای آیندگان حفظ شود.
بهعنوانمثال اکنون آثاری متعلق به دوران پارینهسنگی در شهرستان وجود دارد که اگر مکان آن اعلام شود ابتدا افراد محلی برای به دست آوردن گنج به آن مکانها هجوم میآورند و با جابجایی خاک همان مقدار کمی از آثار گذشته را که برجایمانده از بین خواهند برد در صورتی بشر در آن دوران هنوز فلز را نمیشناخته است تا از آنها اشیایی که ارزش فلزات گرانبها را داشته باشد بسازد.
میخواستم در این فرصت ذهن خوانندگان را روشن کنم که در منطقه ما نهتنها آثاری از گذشتههای دور وجود دارد بلکه آثاری از دوران قبل از تاریخ و حتی بسیار جلوتر وجود دارد و اگر اعلامنشده تنها به خاطر حفظ آن است.
شما تصور کنید افرادی که باسواد بودند و در مسند کار در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی چه بر سر آثار تاریخی ۱۵۰ ساله سرخس آوردند تا چه رسد به دورههای بسیار دور؛ تا همین چند سال پیش رباط شرف گاش گوسفندان اهالی روستاهای اطراف بود و آجرهایش را تخریب میکردند و برای ساختن گاش گوسفندان و یا خانههای روستاییان به یغما میبردند.
پیشنهاد میکنم اکیپی از کارشناسان میراث فرهنگی برای بازرسی به محلهها و روستاهای اطراف رباط شرف و رباط ماهی و طاق دوبرار و حتی محله عباسآباد و روستاهای اطراف لقمان بابا اعزام شود تا خود با چشم خود ببینند که چگونه مصالح بناهای تاریخی در آن روستاها سر از دیوارهای خانههای روستاییان درآورده است.
مسئولان سرخسی پس از انقلاب بدون اینکه کسی از آنها خواسته باشد و یا مصوبه باشد سلیقهای و خودسرانه بهجای دیوار و محصور کردن مکانهایی که تاریخی بوده شبانه اقدام به تخریب بناهای تاریخی داخل شهر سرخس کردند؛ این اقدام توسط افراد غیربومی صورت نگرفت بلکه توسط همشهریانی صورت گرفت که ادعای آبادانی و خدمت برای سرخس و سرخسیهای آنان گوش فلک را کر کرده بود.
اکنون برخی نهتنها در مورد این فاجعه سکوت کردهاند بلکه به دنبال حذف حافظه تاریخی مردماند و دستهایی پشت پرده تلاش میکنند تا کسی این قضیه مهم را پی گیری نکند زیرا هم به سابقه این افراد خدشه وارد میشود و هم برخی نهادهای دولتی از آن متضرر؛ اگر نگوییم که باید تخریبکنندگان آثار تاریخی داخل شهر سرخس محاکمه شوند بلکه باید مکانهایی که این آثار بوده است برای نسل جوان و ساکنان فعلی سرخس جانمایی و حتی بهعنوان محوطه تاریخی و دارای حریم مشخص و به ثبت آثار ملی برسد.
مشخص کردن محدوده این اماکن و نصب تابلو در آن مکان با نوشتن اینکه این مکان ۳۰ سال پیش یخدان قدیمی سرخس و یا دروازه بخارا و یا حمام قدیمی سرخس بوده است کمترین کاری است که توسط شهرداری و میراث فرهنگی باید صورت بگیرد تا چه رسد که در آن مکان المانی از آن اثرهای زیبا نصب شود.
سؤال مهمی که هم فرمانداری، هم بخشداریها، شهرداری، شورای شهر و میراث فرهنگی باید به آن پاسخ دهند این است که چرا و چرا پس از سالها تخریب این آثار تاکنون شورای میراث فرهنگی در سرخس تشکیل نشده تا بررسی کند چه کسی دستور تخریب این آثار را داده است و چه کسی آنها را تخریب کرده است.
من در تعجبم کشورهایی که در همین ۴۰ – ۵۰ سال اخیر ایجادشده و یا استقلال یافتهاند با مثلاً اولین ناخدایی که به این جزیره سفر کرده و یا لاشه اولین کشتی و نگهداری لنگهکفش مندرس آن ناخدا در موزههای خود و در ویترینهای طلایی به دنبال هویت و تاریخاند و ما باآنهمه تاریخ و تمدن شگرف و عظیم و درخشان که هیچگاه ایرانی بر بت سجده نکرد و همیشه ولایت الهی را پذیرفته و با گوشت و خونش عجین است اکنون دانسته و ندانسته در این چند سال اخیر به دنبال تخریب هویت و تاریخ خود بودهایم و این چه وادادگی فرهنگی غربی است که ما را فراگرفته و هنوز که هنوز است حاضر نیستیم بر داشتههایمان ببالیم و تاریخ سرزمینمان را ارج نهیم.
آثار تاریخی در هرکجای مملکت که باشد مانند چاههای نفت و گاز تمامنشدنی است و با جذب گردشگر خارجی و حتی داخلی میتواند سالهای سال برای مردم این مناطق درآمد حاصل کند و کار و اشتغال؛ بیجهت نیست که فرانسه با سرقت اشیای تاریخی ملل شرق و ازجمله ایجاد هزاران موزه و مجموعه برای کشور خود جاذبه گردشگری درست کرد که اولین کشور نخست جهان در پذیرش گردشگر است و ما بااینهمه تاریخ و تمدن و آثار و جاذبههای گردشگری سهم اندکی از این ظرفیت را به خود اختصاص دادهایم.
و بازهم میگویم حیف و صد افسوس از چاههای نفت و گازی که در شهر سرخس از دست دادیم؟!
محمدعلی تمدن- خبرنگار خراسان و کیهان و فعال رسانهای
انتهای پیام/