به گزارش گروه دفاع مقدس نسیم سرخس، وصیتنامه و خاطرات بسیجی شهید محمدرضا شادمان واقعاً دارای نکات آموزنده، مذهبی و اخلاقی فراوان است.
این شهید عزیز در نوشتن این کلمات مجذوب شوق لقای الهی شده است.
از پدر و مادر و دیگران طلب حلالیت می کند و عاجزانه از آنها درخواست دعا برای شهادت دارد و حتی خطاب به مادرش میگوید، من پنج مرتبه به جبهه آمدم ولی هنوز شهید نشدم آخر چرا از من راضی نمیشوی و برای من دعا نمیکنی تا شهید شوم.
بامطالعه خاطرات و وصایای این شهدا انسان خیال میکند اینها همان سربازان و یاوران اباعبدالله الحسین علیه السلام هستند که در شب عاشورا طلب شهادت میکردند که البته بهواقع همینطور هم است.
شهید محمدرضا شادمان در شهر سرخس و در خانواده ای متدین و با ایمان متولد شد.
شهید آن قدر به مستحبات توجه داشت که هر کجا حلال خدا بود آن جا شرکت می کرد و هر کجا که حرام بود آن جا را ترک می کرد. این شهید بزرگوار همیشه در جواب خانواده اش درباره جنگ می فرمود: جنگ، جنگ است شوخی هم نیست اسیر دارد، مجروح دارد، همیشه سلامتی نیست، جنگ شهید دارد.
محمدرضا شادمان در سال ۱۳۶۲ در عملیات والفجر ۴ در شهر پنجوین عراق به فیض شهادت نائل آمد.
قسمتی از وصیتنامه شهید:
می دانم که مرگ با شرافت بهتر از زندگی با خواری و مذلت است. ما وارث راه امام حسین (ع) هستیم، در دوران زندگی هر فردی یک روزی امتحان می شود و هستند کسانی که از این امتحان سربلند و پیروز بیرون می آیند.
سعید فضایلی هاشمی
تاریخ : ۱۰ - آذر - ۱۳۹۴سلام. کاش هم این شهید و هم سایر شهدای سرخسی را و حتی جانبازان عزیز این شهر را بیشتر و مفصل تر معرفی کنید.
با تشکر