نابغه‌ای که ذوب در امام‌ خمینی بود! 
نابغه‌ای که ذوب در امام‌ خمینی بود! 
حجت‌الاسلام عباس بابائی، استاد حوزه و دانشگاه در یادداشتی نوشت: امروز سالروز یکی از بزرگ‌ترین جنایات صدام است؛ شهادت نابغه‌ دوران آیت‌الله سید محمدباقر صدر (ره).

به گزارش نسیم سرخس، امروز سالروز یکی از بزرگ‌ترین جنایات صدام است؛ شهادت نابغه‌ دوران آیت‌الله سید محمدباقر صدر (ره)

شهید صدر هنوز به بلوغ نرسیده بود، که به مقام رفیع اجتهاد رسید. او از عده‌ای از اساتیدش اجازه اجتهاد گرفت در حالی‌که هنوز ۱۴ سالش کامل نشده بود!

این برای خاندان بزرگ صدر، مطلب عجیبی نیست چرا که ویژگی این شجره‌‌ طیبه آن است که تمام مردان این خاندان تا جدشان امام موسی‌بن‌جعفر علیهماالسلام از علمای فاضل یا مراجع بزرگ بوده‌اند!

امام‌ خامنه‌ای که خود از نوابغ دنیای اسلام است در مورد شهید صدر می‌فرمایند: مرحوم آقای صدر به معنای واقعی کلمه یک نابغه بود. ما در زمینه‌ مسائل فکری و اسلامی و در زمینه‌ی فقه و اصول و بقیه‌ چیزها آدم‌های پیشرفته زیاد داریم؛ منتها نابغه خیلی نادر است. ایشان جزو نادرهایی بود که حقیقتاً نابغه بود. ذهن و فکر ایشان فراتر از کارهایی که دیگران می‌کنند، حرکت می‌کرد.

در میان‌ چهره‌های‌ برجسته‌ حوزه‌های‌ علمیه‌ در دهه‌های‌ اخیر مرحوم‌ آیت‌الله‌ شهید سید محمدباقر صدر (قدس‌ الله‌ روحه) یکی‌ از ممتازترین‌ و شگفت‌‌انگیزترین‌ آنهاست. او بی‌شک‌ یک‌ نابغه‌ و یک‌ ستاره‌‌ درخشان‌ بود. از جنبه‌‌ علمی، جامعیت‌ و تحقیق‌ و نوآوری‌ و شجاعت‌ علمی‌ را یکجا دارا بود. در اصول، در فقه، در فلسفه‌ و در هر آنچه‌ با این‌ دانش‌ها ارتباط می‌یابد در زمره‌ بنیان‌گذاران‌ و صاحبان‌ مکتب‌ محسوب‌ می‌شد.

استعداد خارق‌العاده‌ و پشتکار کم‌نظیر او از وی‌ عالم‌ ذوفنون‌ و ژرف‌نگری‌ پدید آورده‌ بود که‌ دید نافذ و ذهن‌ جستجوگرش‌ در آفاق‌ علوم‌ متداول‌ حوزه‌ها محصور نمانده‌ و هر آنچه‌ را که‌ برای‌ یک‌ مرجع‌ بزرگ‌ دینی‌ در دنیای‌ متنوع‌ امروز سزاوار است‌ به‌ حیطه‌ تحقیق‌ و مطالعه‌ کشیده‌ بود و سخنی‌ نو و فکری‌ بکر و اثری‌ ماندگار در آن‌ می‌آفرید.»

همه‌ این‌ها را نوشتم تا به این جملات شهید سیدحسن نصرالله برسم؛ جملاتی که ۵ سال قبل در ایام سالگرد این مرجع والامقام بیان داشت:

از شهید صدر دو عبارت معروف است. عبارت اول این است که به همه باورمندان به خودش و بلکه به همه‌ی مؤمنان گفت: «در امام خمینی ذوب شوید؛ همان‌طور که او در اسلام ذوب شده است». این فراخوان به ذوب شدن در امام خمینی (ره) به این معنا بود که باید در ولایت و رهبری امام ذوب شوند و بپذیرند که امام خمینی پرچم‌دار اسلام در این زمان است و همه ما باید زیر پرچم او باشیم و این کاری بود که خود شهید صدر نیز انجام داد.»

به همین دلیل نیز عبارت دوم را گفت و آن اینکه «اگر امام خمینی به من دستور دهد که در یکی از روستاهای ایران ساکن شوم و در همانجا به اسلام خدمت کنم، ذره‌ای در قبول این دستور درنگ نمی‌کنم. سید خمینی همان چیزی را محقق کرده است که من برای محقق‌ شدنش تلاش می‌کردم». خوب؛ گوینده‌ این سخن کیست؟ آیا ‌طلبه‌‌ کوچکی مثل من چنین حرفی را زده است یا یکی از مراجع بزرگ چنین سخنی گفته است؟

حال این مردی که قله‌ علم و فکر و فهم و فقه و اصول و فلسفه و تاریخ‌شناسی و بصیرت و پیشوایی بود، می‌گوید: «اگر تشخیص امام خمینی (ره) که من به رهبری‌اش سر سپرده‌ام این باشد که به روستایی در ایران بروم و عالم یا امام جماعت آن روستا باشم، من حاضرم این کار را بکنم». این گواه اخلاص و پاکی و طهارت است.

نکته‌ آخر: اگر امروز آیت‌الله‌العظمی شهید سید محمدباقر صدر (رضوان‌الله تعالی علیه) در قید حیات بود، با فریادی رسا می‌فرمود: «در امام خامنه‌ای ذوب شوید؛ همان‌طور که او در اسلام ذوب شده است».

«وَسَلَامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَیَوْمَ یَمُوتُ وَیَوْمَ یُبْعَثُ حَیًّا»

انتهای خبر/

  • نویسنده : عباس