سید رضا قزوینی غرابی در گفتگو با خبرنگار نسیم سرخس، با اشاره به حمله موشکی آمریکا، انگلیس و فرانسه به سوریه اظهار کرد: به نظر می‌رسد در دوران ریاست جمهوری ترامپ با نوعی از بی‌منطقی و سردرگمی در اتخاذ تصمیمات در عرصه سیاست خارجی این کشور روبرو هستیم.
تحلیل‌گر مسائل جهان عرب افزود: تغییرات متعدد در مدیران سیاسی و امنیتی ایالات‌متحده تا اظهارات شتاب‌زده و توییتری ترامپ که به‌سرعت نیز تغییر می‌یابد، همگی نشان می‌دهد نمی‌توان ارزیابی دقیقی از رفتارهای آمریکا داشت.
کشورهای حوزه خلیج‌فارس از دید ترامپ، برترین تکیه‌گاه اقتصادی برای کسب منافع مادی هستند
وی عنوان کرد: تردیدی نیست رئیس‌جمهوری که با پیشینه اقتصادی و تجاری وارد عرصه قدرت شده است و عمده کلیدواژه‌های وی متکی بر ثروت و اقتصاد است، دیدگاه‌های اقتصادی و منفعت طلبانه حتی در عرصه سیاست خارجی هم داشته باشد.
قزوینی غرابی تأکید کرد: کشورهای حوزه خلیج‌فارس از دید ترامپ برترین تکیه‌گاه اقتصادی وی برای کسب منافع مادی بوده و طبیعی است که تأمین اهداف و خواسته‌های این کشورها نیز بدون جلب نظر رئیس‌جمهور آمریکا و صرف هزینه‌های هنگفت امکان‌پذیر نیست.
خروج آمریکا از صحنه سوریه باعث نگرانی جدی ریاض شده است
تحلیل‌گر مسائل جهان عرب تصریح کرد: خروج آمریکا از صحنه سوریه باعث نگرانی جدی ریاض شده است، ازاین‌رو با وعده‌های مالی به ترامپ برای ماندن در سوریه یا ضربه زدن به توان دمشق یا متحدان آن، ترامپ را مجاب به هدف قرار دادن سوریه کرده است.
وی اضافه کرد: از سوی دیگر باید در نظر داشت خالی شدن سوریه از حضور آمریکا به معنای تغییرات بنیادین در سوریه و منطقه خواهد بود و این نقش روس‌ها و ایرانی‌ها در شامات را بیشتر می‌کند، موضوعی که به‌هیچ‌وجه خوشایند غربی‌ها نیست به همین دلیل غرب با این شرایط تمایلی برای ثبات در سوریه ندارد.
حمله موشکی آمریکا تأثیری بر روند تحولات میدانی سوریه ندارد
قزوینی غرابی با تأکید بر اینکه حمله آمریکا و متحدان اروپایی او تأثیر مهمی بر روند رویدادها و تحولات میدانی در سوریه ندارد، اظهار داشت: این رویداد بیشتر ضربه شست ترامپ و غرب به روسیه و بخشی از آن نیز حاصل تمایلات اقتصادی ترامپ در تعامل با طرف‌های عرب به‌خصوص سعودی‌هاست؛ افزون بر اینکه نقش نظامی روسیه و ایران در سوریه جدی است و تحولات سیاسی و میدانی همچنان به سود دولت اسد در حال پیشروی است.
تحلیل‌گر مسائل جهان عرب در ادامه به نقش جمهوری اسلامی و جبهه مقاومت در تحولات منطقه اشاره کرد و افزود: نقش جبهه مقاومت و جمهوری اسلامی ایران در تحولات منطقه به‌ویژه در مواجهه چند سال اخیر با جبهه تکفیری کاملاً روشن و آشکار است.
توسعه جغرافیایی و انسانی فرهنگ مقاومت مطلوب حامیان پروژه حمایت از تکفیر نیست
وی تصریح کرد: پروژه ظهور گسترده جریان‌های مسلح و تکفیری که با هدف تضعیف توان برخی کشورهای مؤثر منطقه و تحلیل توان گفتمان مقاومت آغاز شده بود، در حقیقت نتیجه عکس داده است.
قزوینی غرابی ادامه داد: این نتیجه ناخوشایند برای تکفیری‌ها و حامیان آن نه‌تنها در سطح سیاسی و میدانی و امنیتی مشهود بوده و به ناکامی رسیده است، بلکه در مقابل به توسعه جغرافیایی و انسانی فرهنگ مقاومت منجر شده است؛ فرهنگی که تا پیش‌ازاین در برخی نقاط منطقه وجود داشت اکنون در بخش‌های وسیعی از منطقه گسترش پیداکرده و این برای حامیان پروژه حمایت از تکفیر مطلوب نیست.
«ایران»، ستون اصلی «اندیشه مقاومت»
تحلیل‌گر مسائل جهان عرب در پایان خاطرنشان کرد: طبیعی است که ایران به‌عنوان ستون اصلی این اندیشه نقش مهمی در حمایت از آن و پشتیبانی همه‌جانبه از گروه‌های در خط مقاومت داشته است و این جبهه اکنون نقش مهمی در رخدادهای سیاسی و امنیتی منطقه ایفا می‌کند.
انتهای پیام/
