به نوشته موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، وی در روز ۱۴ خرداد سال ۱۳۰۷ هجری شمسی در شهر مقدس قم دیده به جهان گشود. پدر ایشان مرحوم آیتالله سید صدرالدین صدر، جانشین مرحوم آیتالله شیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه علمیه قم و از مراجع بزرگ زمان خود بود. جد پدری ایشان مرحوم آیتالله سید اسماعیل صدر، جانشین مرحوم آیتالله میرزا حسن شیرازی و مرجع مطلق زمان خود، و جد مادری ایشان مرحوم آیتالله حاجآقا حسین قمی، جانشین مرحوم آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی و رهبر قیام مردم مشهد علیه رضا خان بود. جد اعلای امام صدر مرحوم آیتالله سید صدرالدین صدر، مرجع بزرگ حوزه اصفهان، و استاد فرهیختگانی چون شیخ مرتضی انصاری، شریفالعلماء و شیخ هاشم چهارسوقی بود. در طول هزاره گذشته زمانی نبوده است که عرصه مرجعیت شیعه، از حضور نیاکان امام صدر خالی باشد. نسب امام صدر با ۳۲ واسطه به امام موسی کاظم (ع) میرسد، و دانشمندانی چون شهید اول و شهید ثانی تنها دو تن از این وسائط هستند.
آیتالله سید موسی صدر پس از اتمام سیکل اول و بخش مقدمات علوم حوزوی، در خرداد ۱۳۲۲ رسما به حوزه علمیه قم پیوست، و طی مدتی کوتاه، ضمن بهره گیری از محضر حضرات آیات سید محمد باقر سلطانی طباطبایی، شیخ عبدالجواد جبل عاملی، امام خمینی و سید محمد محقق داماد، دروس دوره سطح را به پایان رسانید. وی از ابتدای بهار ۱۳۲۶ وارد مرحله درس خارج گردید، و تا اواخر پاییز ۱۳۳۸، یعنی قریب ۱۳ سال تمام، از مدرسین بزرگ حوزههای علمیه قم و نجف کسب فیض نمود. اساتید اصلی دروس خارج ایشان در قم، حضرات آیات سید حسین طباطبایی بروجردی، محقق داماد، صدر و سید محمد حجت، و در نجف، حضرات آیات سید محسن حکیم، سید ابوالقاسم خویی، شیخ حسین حلی و شیخ مرتضی آل یاسین بودند. دوستان اصلی هم بحث امام صدر را در قم، حضرات آیات سید موسی شبیری زنجانی، سید مهدی روحانی، شهید دکتر بهشتی، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی و شیخ ناصر مکارم شیرازی، و در نجف آیتالله شهید سید محمد باقر صدر تشکیل میدادند. امام صدر در طول زندگی حوزوی خود شاگردان برجستهای را تربیت کرده است.
امام صدر در کنار تحصیلات حوزوی، دروس دبیرستان خود را به اتمام رساند، در سال ۱۳۲۹ به عنوان اولین دانشجوی روحانی در رشته «حقوق در اقتصاد» به دانشگاه تهران وارد شد و در سال ۱۳۳۲ از آن فارغالتحصیل گردید. امام صدر قبل از عزیمت به نجف اشرف، از سوی علامه طباطبایی مسئولیت نظارت بر نشریه «انجمن تعلیمات دینی» را بر عهده گرفت. وی همزمان با تحصیل در حوزه علمیه نجف، به عضویت هیئت امناء جمعیت «منتدی النشر» در آمد، و پس از بازگشت به قم ضمن اداره یکی از مدارس ملی این شهر، مسئولیت سردبیری مجله تازه تاسیس «مکتب اسلام» را عهده دار گردید. از مهمترین اقدامات امام صدر در آخرین سال اقامت در شهر قم، تدوین طرحی گسترده جهت اصلاح نظام آموزشی حوزه علمیه بود، که با همفکری حضرات آیات دکتر بهشتی، مکارم شیرازی و برخی دیگر از بزرگان امروز صورت پذیرفت.
هجرت به لبنان
امام صدر در اواخر سال ۱۳۳۸ و به دنبال توصیههای حضرات آیات بروجردی، حکیم و شیخ مرتضی آل یاسین، وصیت مرحوم آیتالله سید عبدالحسین شرفالدین رهبر متوفی شیعیان لبنان را لبیک گفته و به عنوان جانشین آن مرحوم، سرزمین مادری خود ایران را به سوی لبنان ترک نمود. اصلاح شئون اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شیعیان آن روز لبنان از یکسو، و استفاده از ظرفیتهای منحصر به فرد لبنان جهت نمایاندن چهره عاقل، عادل، انساندوست و سازگار با زمان مکتب اهل بیت به جهان از سوی دیگر، اهداف اصلی این هجرت را تشکیل میداد.
اقدامات فرهنگی امام موسی صدر
امام صدر از زمستان ۱۳۳۸ و همزمان با آغاز فعالیتهای گسترده دینی و فرهنگی خود در مناطق شیعه نشین لبنان، مطالعات عمیقی را به منظور ریشه یابی اسباب عقب ماندگی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شیعیان آن سامان به اجرا گذارد. حاصل این مطالعات، برنامههای کوتاه مدت، میان مدت و درازمدتی بود که از اواسط سال ۱۳۳۹، با هدف ساماندهی شئون اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شیعیان، و بازسازی هویت، انسجام و عزت تاریخی آنان، طراحی و اجرا گردید.
امام صدر در زمستان ۱۳۳۹ و پس از تجدید سازمان جمعیت خیریه «البر و الاحسان»، با تنظیم برنامهای ضربتی جهت تامین نیازهای مالی خانوادههای بی بضاعت، ناهنجاری تکدی را به کلی از سطح شهر صور و اطراف آن برانداخت. وی در فاصله سال های ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۸ و در چارچوب برنامهای میان مدت، با طی سالانه صد هزار کیلومتر در میان شهرها و روستاهای سراسر لبنان، دهها جمعیت خیریه و مؤسسات فرهنگی و آموزش حرفهای را راهاندازی نمود، که حاصل آن کسب اشتغال و خودکفایی اقتصادی هزاران خانواده بی بضاعت، کاهش درصد بیسوادی، رشد فرهنگ عمومی، و به اجرا در آمدن صدها پروژه کوچک و بزرگ عمرانی در مناطق محروم آن کشور بود.
امام صدر در تابستان ۱۳۴۵ و پس از اجتماعات عظیم و چند روزه شیعیان لبنان در بیعت با ایشان، رسما از حکومت وقت درخواست نمود تا همانند دیگر طوائف آن کشور، مجلسی برای سازماندهی طایفه شیعه و پیگیری مسائل آن تاسیس گردد. مجلس اعلای اسلامی شیعه که اولین بخش از برنامه درازمدت امام صدر به شمار میرفت، در اول خرداد ۱۳۴۸ تاسیس، و خود آن بزرگوار با اجماع آراء به ریاست آن انتخاب گردید. امام صدر از بهار ۱۳۴۸ تا اواسط زمستان ۱۳۵۲ با دولت وقت لبنان به گفتگو نشست، تا آن را برای اجرای پروژههای زیربنایی و وظایف قانونی خود در قبال مناطق شیعه نشین و محروم آن کشور ترغیب نماید. با امتناع دولت لبنان از پذیرش این مطالبات و در پی اتمام حجت با آن، جنبش محرومان لبنان در سال ۱۳۵۳ تحت رهبری امام صدر شکل گرفت، و راهپیماییهای مردمیعظیمیدر شهرهای بعلبک ، صور و صیدا علیه دولت به وقوع پیوست. اوجگیری بحران خاورمیانه، صفآرایی احزاب افراطی مسیحی در برابر مقاومت فلسطینی، و کشیده شدن برخی اختلافات جهان عرب به صحنه لبنان، امام صدر را بر آن داشت تا برای حفظ ثبات کشور و ممانعت از سرکوب فلسطینیها، موقتا تودههای مردم را از عرصه رویارویی با دولت کنار کشاند، و پیگیری مطالبات بر حق شیعیان را تا آغاز به کار رئیس جمهور بعد به تاخیر اندازد. امام صدر در سال ۱۳۵۴ و علی رغم کارشکنیهای شدید دولت، مجددا با اجماع آراء به ریاست مجلس اعلای اسلامیشیعه برگزیده شد.
با آغاز جنگ داخلی لبنان در فروردین ۱۳۵۴، تمامیتلاشهای امام صدر مصروف پایان دادن به این بحران گردید. وی در خرداد آن سال در مسجد عاملیه بیروت به اعتصاب غذا نشست ، و به پشتوانه مشروعیت کاریزماتیک و مقبولیت وسیع خود در میان تمامیطوائف، آرامش را به تابستان لبنان بازگردانید. با شعله ور شدن مجدد آتش جنگ و پدیدار شدن ابرهای شکست بر آسمان جبهه مسلمانان، امام صدر در اردیبهشت ۱۳۵۵ حافظ اسد را بر آن داشت تا با اعزام نیروهای سوری به لبنان، موازنه قوا و آرامش را به این کشور بازگرداند. حل اختلافات مصر با سوریه و متعاقب آن برپایی کنفرانس سران عرب در ریاض طی مهر ۱۳۵۵، آب سردی بود که توسط امام صدر بر آتش جنگ داخلی لبنان فرو ریخته شد. این آرامش تا زمانیکه امام صدر در لبنان حضور داشت، ادامه پیدا کرد.
هدف استراتژیک امام صدر آن بود تا طایفه شیعه لبنان را همسان دیگر طوائف، و نه مقدم بر آنان، در تمامیعرصههای حیات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آن کشور مشارکت دهد. وی از اولین روزهای هجرت به لبنان در زمستان ۱۳۳۸، با طرح شعار «گفتگو، تفاهم و همزیستی»، پایههای روابط دوستانه و همکاری صمیمانهای را با مطران یوسف الخوری، مطران جرج حداد، شیخ محیالدین حسن و دیگر رهبران دینی مسیحی و اهل سنت آن کشور بنا نهاد. در تمامیدوران حضور امام صدر در لبنان، هیچ مراسم سرور یا اندوهی از شیعیان نبود که امام صدر در آن شرکت جوید، اما تنی چند از فرهیختگان مسیحی و اهل سنت آن کشور در معیت وی نباشند. حمایت جوانمردانه امام صدر از بستنی فروش مسیحی در اوایل تابستان ۱۳۴۱، که به فتوای صریح ایشان مبنی بر طهارت اهل کتاب منجر گردید، توجه تمامی محافل مسیحی لبنان را به خود جلب نمود. وی در بهار ۱۳۴۴، اولین دور سلسله گفتگوهای اسلام و مسیحیت را با حضور بزرگان این دو دین الهی، در مؤسسه فرهنگی «الندوه اللبنانیه» به راهانداخت. وی پس از جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل در سال ۱۳۴۶ به دیدار پاپ شتافت، و نشستی که ابتدائا نیم ساعت پیش بینی شده بود، به تقاضای پاپ بیش از دو ساعت به درازا کشید.
امام صدر در سال ۱۳۴۹ رهبران مذهبی طوایف مسلمان و مسیحی جنوب لبنان را در چارچوب «کمیته دفاع از جنوب» گرد هم آورد، تا برای مقاومت در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی چارهاندیشی نمایند. وی در زمستان ۱۳۵۳ و در اقدامیبی سابقه، خطبههای عید موعظه روزه را در حضور شخصیتهای بلندپایه مسیحی لبنان در کلیسای کبوشیین بیروت ایراد نمود ، و اگر آتش جنگ داخلی شعله ور نمیشد، بر آن بود تا کاردینال مارونی لبنان را برای ایراد خطبههای یکی از نمازهای جمعه شهر بیروت دعوت نماید.
اقدامات ضد صهیونیستی امام موسی صدر
امام صدر از سال ۱۳۴۳ و یک سال پیش از تاسیس جنبش فلسطینی فتح، درصدد تبدیل جامعه مصرفی لبنان به جامعهای مقاوم در برابر تجاوزات آینده رژیم صهیونیستی برآمد. وی در بهار ۱۳۴۴ گروهی از جوانان مؤمن شیعه را به مصر اعزام نمود، تا در دورهای شش ماهه فنون نظامی را فرا گیرند. با بازگشت این جوانان که اولین کادرهای مقاومت لبنان بودند، عملیات ایذایی مشترک رزمندگان فلسطینی و لبنانی در شمال فلسطین اشغالی آغاز گردید. بخش اعظم نیروهای رزمنده را جوانان شیعه لبنان، و فرماندهی عملیات را رزمندگان فلسطینی تشکیل میدادند. عملیات ایذایی مشترک تا اوایل سال ۱۳۵۱ ادامه یافت. اولین شهید عملیات ایذایی بر ضد رژیم صهیونیستی، جوانی شیعه از شهرک مرزی «ناقوره» بود که در سال ۱۳۴۷ به شهادت رسید. در مهر ۱۳۴۸ مدرسه فنی حرفهای جبل عامل یا کارگاه کادر سازی امام صدر رسما آغاز به کار نمود.
در پی بمباران شدید جنوب لبنان توسط رژیم صهیونیستی در سال ۱۳۴۹ و به سبب عدم واکنش مناسب دولت وقت، کشور لبنان به دعوت امام صدر در اعتصابی بی سابقه فرو رفت ، به گونهای که دولت وقت را بر آن داشت برای بازسازی مناطق جنگی و برپایی پناهگاههای مناسب در آن، مجلس جنوب را تاسیس کند. از اوایل سال ۱۳۵۱ عملیات ایذایی جوانان شیعه در داخل فلسطین اشغالی شکلی مستقل به خود گرفت، هر چند تا سالها پس از آن نیز به صلاحدید امام صدر، افتخار آن به نام «نیروهای مخصوص جنبش فلسطینی فتح» ثبت میگشت. در شهریور ۱۳۵۱ و کمتر از ۲۴ ساعت پس از اشغال ۴۸ ساعته دو روستای «قانای جلیل» و «جویا» توسط سربازان رژیم صهیونیستی، نشست فوق العاده مجلس اعلای اسلامیشیعه با حضور تمامیاعضاء در روستای جویا برگزار گردید، و از همان روز اولین بذرهای «مقاومت لبنانی» توسط امام صدر پاشیده شد. یک ماه پس از این حادثه و به هنگام تجاوز نیروهای صهیونیستی به روستای «فاووق» در جنوب لبنان، اولین عملیات غیر رسمیمقاومت لبنان به اجرا در آمد، که حاصل آن چند کشته و مجروح اسرائیلی بود در خرداد ۱۳۵۴ و به دنبال وقوع انفجاری در اردوگاه نظامی «عین البنیه» در کوههای بقاع، که به شهادت ۲۷ تن از جوانان شیعه انجامید، امام صدر رسما ولادت «مقاومت لبنان» را اعلان کرد.
با پایان یافتن جنگ داخلی لبنان و انتقال دامنه ناآرامیها به جنوب، واحدهای مقاومت لبنان رسما در نقاط استراتژیک مناطق مرزی مستقر شدند . اولین عملیات بزرگ مقاومت لبنان علیه تجاوزات اسرائیل در اواخر سال ۱۳۵۵ صورت گرفت که پس از چند روز درگیری، به آزادسازی شهرکهای مرزی «طیبه» و «بنت جبیل» منجر گردید . امام صدر اولین شخصیتی بود که در زمستان ۱۳۵۶، طرح سازشکارانه آمریکا مبنی بر اسکان نهایی پناهندگان فلسطینی در جنوب لبنان را افشاء، و با مواضع شجاعانه خود از تحقق آن جلوگیری نمود. در حمله گسترده بهار ۱۳۵۷ اسرائیل به جنوب لبنان و به رغم عقب نشینی تمامیاحزاب چپ و گروههای فلسطینی ، جوانان مقاومت لبنان و نوجوانان مؤسسه صنعتی جبل عامل در منطقه باقی ماندند، و در حالیکه از سوی هیچ کشوری در جهان حمایت نمیشدند، عملیات مقاومت را علیه اشغالگران صهیونیست سازماندهی نمودند .
امام موسی صدر و انقلاب اسلامی ایران
امام صدر اگرچه لبنان را محل اصلی فعالیتهای خود قرار داده بود، اما هیچگاه از دیگر مسائل جهان اسلام غافل نبود. موفقیت انقلاب اسلامیایران، امنیت حوزههای علمیه، اتحاد جهان عرب و اسلام جهت مبارزه با اسرائیل و بالاخره گسترش تشیع در آفریقای سیاه، مهمترین دغدغههای خارج از لبنان ایشان را تشکیل میداد. در پی دستگیری امام خمینی و در اوایل تابستان ۱۳۴۲، امام صدر راهی اروپا و شمال آفریقا گردید، تا از طریق واتیکان و الازهر، شاه ایران را برای آزادسازی امام تحت فشار قرار دهد. با آزاد شدن امام در پایان این سفر، آیتالله خویی تصریح کرد که این آزادی بیش از هر چیز مرهون سفر آقای صدر بوده است.
در پی تبعید امام به ترکیه در پاییز ۱۳۴۳، امام صدر اقدامات مشابهی را به انجام رساند، تا ضمن تامین امنیت آن بزرگوار، ترتیبات انتقال ایشان به عتبات عالیات را فراهم سازد. در نیمه دوم دهه چهل و پس از آماده شدن اولین کادرهای نظامی مقاومت لبنان، دهها تن از جوانان مبارز ایرانی به لبنان رفتند و زیر نظر آنان فنون نظامی را فرا گرفتند. در اواخر دهه چهل و مقارن با تاسیس مجلس اعلای اسلامیشیعه، امام خمینی در پاسخ برخی فضلای ایرانی مقیم نجف، امام صدر را امید خود برای اداره حکومت پس از شاه نامید. با به قدرت رسیدن حافظ اسد در سال ۱۳۵۰ و آغاز همکاریهای تنگاتنگ وی با امام صدر، سوریه به امنترین کشور خاورمیانه برای مبارزین ایرانی بدل گردید. به دنبال درگذشت مرحوم آیتالله سید مصطفی خمینی در پاییز ۱۳۵۶، وی پسر عموی خود شهید آیتالله سید محمد باقر صدر را بر آن داشت تا بیش از پیش به حمایت از امام خمینی برخیزد.
امام صدر در بهار ۱۳۵۷ لوسین جرج نماینده روزنامه فرانسوی لوموند در بیروت را به نجف فرستاد، تا با انجام اولین مصاحبه بینالمللی با امام خمینی، افکار عمومیجهانیان را با انقلاب اسلامی ایران آشنا سازد. امام صدر در دیدارهای مکرر سال ۱۳۵۷ خود با رهبران سوریه، عربستان سعودی و برخی دیگر از کشورهای جهان عرب، اهمیت انقلاب اسلامیایران، پیروزی قریب الوقوع آن، و ضرورت همپیمانی آنان با این انقلاب را به آنها گوشزد کرد. وی در شهریور ۱۳۵۷ و یک هفته پیش از ربودن شدن، با انتشار مقاله «ندای پیامبران» در روزنامه لوموند، امام خمینی را به عنوان تنها رهبر انقلاب اسلامیایران معرفی کرد. بی شک بزرگترین خدمت امام صدر به انقلاب اسلامیایران در آن بود که پس از دو دهه بستر سازی و ترویج ارزشهای ناب اسلامی در لبنان، طی سالهای ۱۳۵۶ تا ۱۳۵۷، عموم مردم، خصوصا شیعیان و بالاخص کادرهای مقاومت آن کشور را رسما با این انقلاب آشنا و مرتبط کرد. در میان مناطق شیعه نشین جهان که عراق نیز یکی از آنان است، لبنان تنها سرزمینی است که به رغم سیطره غرب و فشارهای اسرائیل و فالانژیستها، شیعیان آن از روز نخست در کنار انقلاب اسلامیقرار گرفتند، و آن سرزمین کوچک را تا امروز به عمق استراتژیک این انقلاب بدل ساختهاند.
ماجرای ربودن امام موسی صدر در لیبی
امام صدر در ۳ شهریور ۱۳۵۷ و در آخرین مرحله از سفر دورهای خود به برخی کشورهای عربی، بنابر دعوت رسمیمعمر قذافی به کشور لیبی وارد ، و در روز ۹ شهریور در آنجا ربوده شد. رژیم لیبی در ۲۷ شهریور ۱۳۵۷ و به دنبال التهاب فوق العاده مردم لبنان، حوزههای علمیه و مطبوعات منطقه، با انتشار بیانیهای رسما اعلان نمود که امام صدر و دو همراه ایشان، با پرواز شماره ۸۸۱ مورخ ۹ شهریور هواپیمایی آلیتالیا، طرابلس را به سوی رم ترک کردهاند.
کمیته تحقیق دولت لبنان پس از یک ماه تحقیق و بررسی اسناد و مدارک ذیربط در کشورهای لیبی و ایتالیا، در مهر ۱۳۵۷ به دولت متبوع خود گزارش نمود ، که امام صدر و دو همراه وی نه تنها به رم نرسیدهاند، بلکه در تاریخ مقرر و با پرواز نام برده شده در بیانیه رژیم لیبی نیز خاک طرابلس را ترک نکردهاند. قاضی تحقیق دادستانی شهر رم نیز در خرداد ۱۳۵۸ با صدور حکمی اعلام کرد ، که امام صدر و همراهانش هرگز از هیچ طریقی وارد خاک ایتالیا نشدهاند. حکم مزبور رسما از سوی دولت ایتالیا به دولتهای لبنان، سوریه، جمهوری اسلامیایران و مجلس اعلای اسلامیشیعه ابلاغ گردید. دستگاه قضایی ایتالیا در ۲۵ بهمن ۱۳۵۸ و بنابر درخواست رسمیرژیم لیبی، تحقیقات مجددی را در این خصوص آغاز نمود. قاضی تحقیق این پرونده پس از انجام بررسیها در ۸ دی ۱۳۵۹ با صدور حکمیاعلان نمود ، که امام صدر و دو همراه وی هرگز با پرواز مورد ادعای رژیم لیبی به رم وارد نشدهاند، و مستندات رژیم لیبی در این خصوص ساختگی میباشد. دولت واتیکان در سال ۱۳۵۸ و پس از تحقیقات مستقلی که به درخواست امام خمینی انجام گرفت، به حجتالاسلام سید هادی خسروشاهی سفیر وقت جمهوری اسلامیایران در آن کشور اعلان نمود که امام صدر و دو همراه ایشان هرگز وارد خاک ایتالیا نشدهاند.
آیا امام موسی صدر زنده است؟
اطلاعات آشکار و پنهان بدست آمده طی ۳۷ سال گذشته عموما دلالت بر آن داشتهاند، که امام صدر در قید حیات است. چیزی که در این میان قطعی است، اینکه امام موسی صدر و دو همراه ایشان در سلامتی و اختیار کامل به لیبی سفر کرده و در آنجا مورد استقبال رسمی قرار گرفتند؛ این سفر نیز بر اساس دعوت رسمی دولت لیبی بوده است.
واقعیت خدشهناپذیر دیگر این است که ادعای دولت قذافی مبنی بر خروج امام موسی صدر از لیبی در تاریخ نهم شهریور ۱۳۵۷، با پرواز آلیتالیا به شمارۀ ۸۸۱ دروغ است. واقعیت تردیدناپذیر دیگر آن است که طبق اظهارات قذافی در سال ۲۰۰۲ و اظهارات متعدد مقاماتِ پس از انقلاب لیبی، امام موسی صدر در لیبی گرفتار بودهاند و هرگز از لیبی خارج نشدهاند.
واقعیت دیگری که پس از پیروزی انقلاب لیبی و سقوط قذافی کشف و روشن شده این است که اطلاعات آشکار و پنهان منتشر شده، هیچ کدام دال بر شهادت امام موسی صدر نبوده است. صحبت بر سر اطلاعات است نه تحلیل و تفسیر و گمانهزنی.
پس از سقوط قذافی، دولت انقلاب لیبی تنها یک بار خبری را دربارۀ شهادت امام موسی صدر منتشر کرد. مسئله از این قرار بود که دولت انقلاب لیبی اعلام کرد یکی از دوازده جسد کشف شده در منطقهای با نام «تاجورا» قطعاً متعلق به امام موسی صدر است. خانواده بر اساس اطلاعات و اخبار جمع آمده این انتساب را مردود دانست و بر حیات امام تکیه کرد. به ناچار بر اساس توافق دولت لبنان و دولت لیبی، شواهد در آزمایشگاه بینالمللی DNA معتمد دولتهای اروپایی مورد بررسی پزشکی قرار گرفت و مشخص شد که این خبر کذب بوده است. قبل از آن، و پس از آن تا کنون، هیچ خبر رسمی از جانب هیچ یک از مقامات لیبی، اعلام نشده و تا کنون اسناد و مدارک و شواهدی که بتواند حتی احتمال شهادت را در ذهن برانگیزد نیز، ارائه نشده است.
نکته مهم دیگر این که در طول این مدت تمامی کسانی که اعتقاد به عدم حیات امام موسی صدر داشتهاند، اعتقادشان نه بر اساس اطلاعات و مستندات، بلکه بر پایۀ تحلیلهای شخصی و گمانهزنی بوده است و بالعکس، کسانی که اعتقاد به زنده بودن امام دارند، اعتقادشان بر اساس اطلاعات و اخبار و مستندات است.