به گزارش نسیم سرخس، در پی افزایش ناگهانی و شوکآور قیمت کاغذ و کمبود سهمیههای دولتی انتشارات و مطبوعات، مردم در برخی نقاط کشور به خیابانها آمده و با تجمع در مقابل کتابخانههای عمومی اعتراض خود را به این طرح اعلام کردند.
طبق برآوردها، هزینهی خرید کتاب و نشریات حدود ۱۰ درصد از سبد کالای مردم را تشکیل میدهد و افزایش چندین برابری قیمت کاغذ توان خرید مردم را بهطور محسوسی کاهش خواهد داد.
خبر بالا یک خبر خیالی است که میتوانست چندین ماه پیش در اثر گرانی کاغذ و کمبود سهمیهی کاغذ دولتی ناشران در خبرگزاریها دیده شود، اما نشد.
کالایی لوکس به نام «کتاب»!
قیمت کاغذ متأثر از تلاطم ارزی در مدت کوتاهی افزایش یافت؛ از طرفی ناشران برای تهیهی کاغذ کتاب به مشکل خوردند و از طرف دیگر مردمِ کتاب دوست به دنبال چاپهای قدیم هر کتاب رفتند تا با قیمت کمتری کتاب خود را تهیه کنند که در نهایت هر دو طرف متضرر شدند.
هم ناشران به دلیل کم شدن توان خرید مردم رو به کتابهایی با قطع کوچکتر و کاغذ ارزانتر آوردند و هم مردم بهای بیشتری را برای خرید کتاب پرداختند. قیمتهای جدید کاغذ اما چندان خبر مهمی در سطح جامعه نبود و اقشار کمی را تحت تأثیر قرار داد.
البته که نمیتوان انتظار داشت افزایش قیمت کتاب که حالا بیشتر به کالایی لوکس تبدیل شده و برای قشر خاصی از مردم است همانند افزایش قیمت بنزین موجب اعتراضات سراسری شود، اما اگر کتاب به کالایی در سبد هزینههای مردم تبدیل شده بود و سهمی قابلتوجه در مصارف خانوادهها داشت طبیعتاً آن افزایش قیمتها با واکنشهای بیشتری در بین مردم مواجه میشد.
چرا آمار دقیقی از کتابخوانی در دسترس نیست؟
آمار کتابخوانی در ایران همواره به دلیل مقادیر کمی که در مقابل میانگینهای جهانی دارد موردتوجه اهالی فرهنگ قرار گرفته است. بگذریم از اینکه ما هیچ آمار دقیقی از میزان مطالعه در بین مردم نداریم چرا که هنوز تعریف «مطالعه» را روشن نکردهایم. آیا خواندن زیرنویس اخبار تلویزیون هم مطالعه محسوب میشود؟ خواندن سایتها یا کانالهای مختلف چطور؟ کتابهای ادعیه و قرآن را باید در این آمار حساب کرد یا نه؟ اینها بخشی از سؤالاتی است که قبل از آمارگیری در مورد میزان مطالعه در ایران باید پاسخ داده شوند. برای همین اختلاف در تعریف مطالعه است که گاه آمارهای ضدونقیضی از مطالعه در کشور میشنویم.
بااینحال یکی از شاخصهای میزان مطالعه در جامعه، شمار یا شمارگان کتاب است. در سالهای اخیر متوسط شمارگان کتاب بین ۴۰۰ تا ۷۰۰ جلد بوده است. این آمار برای چند سال قبلتر حدود ۳۰۰۰ جلد بوده است.
البته همین آمار کم ۴۰۰ تا ۷۰۰ نیز برای قبل از گرانی کاغذ است. مسئله زمانی بغرنج میشود که پرکارترین ناشران ما، ناشران کتابهای کمکآموزشی هستند. همینهایی که کاغذ را صرف یاددهی تست کنکور میکنند. با در نظر گرفتن تمام این مسائل میتوان بهروشنی دید که وضعیت مطالعهی کتاب در بین مردم تا میزان مطلوب فاصلهی چشمگیری دارد.
کمبود توجه به کتاب و امر مطالعه از نظر جغرافیایی توزیع همگنی ندارد. در مناطق کمتر توسعهیافته یا مناطقی که فقط فرهنگی جولان میدهد اقبال به کتاب کمتر است.
سهم سرخس ۱۰۰ هزارنفری از کتاب و کتابخوانی فقط دو کتابخانه فعال
در شهر مرزی سرخس با حدود ۴۵ هزار نفر جمعیت و در مجموع شهرستان سرخس با حدود ۱۱۰ هزار نفر جمعیت تنها دو کتابفروشی فعال وجود دارد.
هردوی این کتابفروشیها نیز با توجه به فروش کم کتاب ناچار به فروش لوازمالتحریر یا انجام کارهای چاپ و تکثیر در کنار فروش کتاب شدهاند.
در این شهر دو کتابخانهی فعال وجود دارد که فقط یکی از آنها وضعیت قابل قبولی از نظر عناوین و تعداد کتاب دارد که آنهم به لطف حمایتهای آستان قدس رضوی است. اینجا هم همانند وضعیت نشر، بیشترین مراجعان به کتابخانهها را محصلان کنکوری تشکیل میدهند.
شاید اگر وضعیت کلی کتاب و مطالعه در کشور بهتر میبود مسئلهی گرانی بنزین نمیتوانست باعث این اعتراضات مردمی شود. امید بهروزی که سطح مطالبات مردمی به کتاب و کتابخوانی برسد.
گزارش از علی نخعی کوشه
انتهای پیام/
- منبع خبر : نسیم سرخس