به گزارش نسیم سرخس، در قرآن کریم دستورات و برنامههای جامعی در راستای رشد و تکامل فردی و اجتماعی انسانها آمده است؛ اسلام در ابتدای امر بر روی رشد و بالندگی تکتک افراد جامعه و سپس بر روی اجتماع مسلمین تأکید کرده است، چراکه در صورت نبود جامعهای متعالی و یکپارچه، تکامل فردی مسلمین نیز تحت تأثیر قرارگرفته و دچار اختلال خواهد شد.
بر اساس آیات قرآن «عزت» به دست خداست که در این راستا برخی عوامل عزتآفرین را برمیشماریم.
* طاعت و عبودیت
طاعت و عبودیت، رمز پیشرفت و زمینهساز عزت انسان است؛ در حدیث قدسی میخوانیم که خداوند میفرماید: «وَضَعْتُ الْعِزَّ فِی طَاعَتِی وَ هُمْ یَطْلُبُونَهُ فِی خِدْمَهِ السُّلْطَانِ فَلَا یَجِدُونَه»؛ من عزت را در طاعت خود قرار دادم و مردم در خدمت شاهان به دنبال آن هستند، پس آن را نخواهند یافت؛ اما جامعه جهانی امروز و بهخصوص کشورهای مسلمان عزت را در ارتباط با بیگانگان و دشمنان خدا میجویند و در وقت رقص شمشیر، مستانه میرقصند و به عبادت و بندگی خدای عزیز و حکیم که میرسد به صندلی نرم تکیه میکنند چون ضعف دارند و این از عجایب روزگار است!
* عزت خواهی از خداوند
خداوند متعال، سرچشمهی عزت است و دیگر آفریدهها در ذات خود، فقیر و نیازمند هستند؛ آنان به خداوند نیازمندند و خداوند عزیز مالک همهی آنها است، لذا هر کس خواهان عزت است باید به درگاه خدا مراجعه کند؛ قرآن کریم میفرماید: «مَنْ کانَ یُریِدُ الْعِزَّهَ فَلِلَّهِ الْعِزَّهُ جَمِیعاً»؛ کسی که خواهان عزت است، بداند عزت همه از آن خداست؛ مفهوم این آیه آن است که عزت جویان باید عزت را از خداوند متعال بخواهند، زیرا عزت در ملک خداوند است و انسان در پرتو پرستش و عزت خواهی از خدا و تسلیم شدن در برابر او به عزتمندی واقعی میرسد؛ علاوه بر این، انسان حتی اگر عزت ظاهری و اعتباری دنیا را هم بخواهد باید روی به خدا آورد، چراکه آنهم در دست خداست که میدهد و میستاند و اگر در ظاهر میبینیم کسی به دیگری عزت میدهد، آنهم به اذن و مشیت خدا است؛ در حقیقت کژ راهه و اشتباه است که عزت را نزد دیگران بهخصوص کفار و دشمنان بجوییم؛ قرآن به این مطلب چنین اشاره دارد: «أَیَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّهَ فَإِنَّ الْعِزَّهَ لِلَّهِ جَمیعاً»؛ آیا عزت را نزد کفار میجویند؟ عزت همهاش مال خدا است.
* تمسک به قرآن
قرآن کتاب خداست؛ یاری جستن و تمسک به قرآن، بدون شک عزتآفرین است؛ «تَنْزِیلُ الْکِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیم»؛ این کتابی است که از سوی خداوند عزیز و حکیم فرو فرستاده شده است؛ قرآن کلام الهی و جلوهای از قدرت و عزت، علم و حکمت پروردگار است و آیات نورانی آن نشانگر عزت و عظمت خداوند متعال است؛ قرآن برنامه دستیابی انسان به عزت و شرافت دینی است، چراکه هم قرآن باعزت است و هم از جانب خداوند عزیز فرو فرستاده شده است و هم عزت بخش است: «إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا بِالذِّکْرِ لَمَّا جاءَهُمْ وَ إِنَّهُ لَکِتابٌ عَزیز؛ لا یَأْتیهِ الْباطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزیلٌ مِنْ حَکیمٍ حَمید»؛ کسانی که به این ذکر [قرآن] هنگامیکه به سراغشان آمد کافر شدند (بر ما مخفی نخواهد ماند) و این کتابی است قطعاً (باعزت) و شکستناپذیر که هیچگونه باطلی، نه از پیش رو و نه از پشت سر به سراغ آن نمیآید، زیرا از سوی خداوند متعال که سرچشمهی عزت است نازل شده است.
* پیروی از پیامبر اسلام
رسول گرامی اسلام و اهلبیت علیهمالسلام آن حضرت مصداق اتم انسانهای کاملاند که پیروی از گفتار و شیوهی رفتار آنها به این جهت که ارتباط و پیوند ناگسستنی با خدا داشتند، عزتآفرین است.
پیامبر اسلام در مقام راه یافتن به سرچشمه کمال الهی بهجایی رسید که خداوند درباره او فرمود: «وَ إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیمٍ»؛ و تو بر اخلاقی نیکو و بزرگ آراستهای؛ ازجمله فضایل برجسته اخلاقی آن حضرت، عزت و شرافت نفس است؛ پیامبر هیچگاه از خود ذلت نشان نداد و از مؤمنان نیز خواست به ذلت تن در ندهند؛ ایشان میفرماید: هیچ مؤمنی نباید نفس خود را خوار بشمارد.
* پیوند با مؤمنان
پیوند یافتن با مؤمنان که افتخار بندگی خدا را دارند و عزت خویش را از سرچشمهی اصلی یعنی خداوند عزیز گرفتهاند، عامل عزت است، چراکه طبق فرمودهی قرآن، عزت از آن خدا و رسول او و مؤمنان است؛ عزت و سعادت هیچگاه با ولایت کافران و منافقان به دست نمیآید و خداوند هرگونه ولایت کافران و مشرکان را بر مؤمنان نفی کرده است.
خداوند میفرماید: «وَلَنْ یَجْعَلَ اللّهُ لِلْکافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبیلاً»؛ و پروردگار هرگز برای کافران، راهی (برای چیرگی) بر مؤمنان ننهاده است؛ از آیه یادشده برمیآید که کافران و مشرکان در منطق و گفتوگو و روابط نظامی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی هیچگونه برتری و ولایتی نسبت به مؤمنان و مسلمانان نخواهند داشت و حق هیچگونه سلطهای را بر امور مسلمانان ندارند؛ اما میبینیم بازهم جامعه مسلمان امروز بهجای اینکه با کشورهای مسلمان خودش را نزدیک کند وابسته به غرب و کشورهای غربی میکند.
* چشمپوشی از تعلقات مادی و دنیایی
دنیاطلبی و مادیات بهگونهای که ما را از امور آخرت غافل سازد، یکی از عوامل ذلت فرد و جامعه است و کسی که در پی کسب عزت است از تعلقات دنیایی باید دل بکند؛ امام علی (ع) دراینباره میفرماید: «مَنْ سَلَا عَنْ مَوَاهِبِ الدُّنْیَا عَز»؛ هر کس از موهبتهای دنیا چشم بپوشد، عزیز میشود و نیز فرموده است: «من سلا عن الدّنیا أتته راغمه»؛ هر کس از دنیا دست بردارد، دنیا با بینی به خاک مالیده (خوار و ذلیل) نزد او بیاید.
* روزی حلال
پیامبر (ص) به دست آوردن روزی حلال را جهاد میداند و میفرماید: خداوند دوست دارد بندهاش را در تلاش برای به دست آوردن روزی حلال ببیند و یا امام حسین علیهالسلام نیز فرمود: سینههای پاکیزهای که ما از آن شیر نوشیدهایم، ذلت را بر ما روا نمیداند؛ از سخن امام حسین علیهالسلام چنین برمیآید که به دست آوردن روزی حلال در عزتمندی انسانها تأثیر دارد.
لقمهی حلال، آدمی را از مفاسد و خواریهای بسیاری دور نگه میدارد و او را به انسانی شجاع و با شرف بدل میکند؛ انسان شرافتمند باور دارد که باید با تلاش و کوشش، روزی خویش را به دست آورد و تلاش برای به دست آوردن روزی حلال، یعنی داشتن عزتنفس که اگر همراه با توکل بر خداوند متعال باشد، عزت و شرافتمندی واقعی را برای انسان به ارمغان میآورد و شاید از روی همین مسئله باشد که افرادی در جامعه ما پیدا میشوند که عزت را در غرب جستجو میکنند، زیرا که لقمههای شبههناک از قبیل حقوقهای نجومی، وامهای میلیاردی و قاچاق کالا از مبادی رسمی کشور را به خورد خود یا اطرافیانشان دادهاند.
* انصاف
از عناوین خاصهی عزت است؛ انصاف رعایت عدالت است و مساوات رعایت حق دیگران؛ در انصاف بحث از ادا حق است نه رعایت حق؛ انصاف هم قولی است و هم عملی؛ انصاف عامل عزتآفرینی اجتماعی است؛ امام علی (ع) میفرماید: «أَلَا إِنَّهُ مَنْ یُنْصِفِ النَّاسَ مِنْ نَفْسِهِ لَمْ یَزِدْهُ اللَّهُ إِلَّا عِزّا»؛ آگاه باشید! کسی که با مردم به انصاف رفتار کند، پروردگار بر عزت او خواهد افزود.
امام حسین علیه السلام در روز عاشورا مردمانی را که به جنگ او آمده بودند به انصاف دعوت کرد و فرمود: «فَإِنْ أَعْطَیْتُمُونِی النَّصَفَ کُنْتُمْ بِذَلِکَ أَسْعَد»؛ اگر نصف را به من دهید (با من انصاف روا دارید) سعادتمند میشوید.
* جهاد و شهادت
روایات، جهاد را مایهی عزت اسلام و مسلمین میدانند؛ در روایتی از امام علی (ع) آمده: «فَرَضَ اللّه… الجِهادَ عِزّا لِلاسلامِ ِ»؛ خدا جهاد را برای عزت اسلام واجب کرد؛ همچنین آن حضرت در سرزنش کوفیان به جهت فرارشان از جهاد فرمود: نفرین بر شما که از فراوانی سرزنش شما خسته شدم؛ آیا بهجای زندگی آخرت به زندگی دنیا رضایت دادید؟ و بهجای عزت، ذلت را انتخاب کردید؟ هرگاه شمارا به جهاد با دشمنان دعوت میکنم، چشمانتان از ترس در کاسه میگردد، گویا ترس از مرگ عقلهای شمارا ربوده است.
و این همان چیزی است که دشمنان خوب متوجه شدهاند که تا زمانی که فرهنگ شهادت و جهاد در جامعه ما وجود دارد نمیتوان نقشه مؤثری در به زیر کشیدن جامعه ایران پیاده کرد به همین دلیل برنامه حذف روحیه جهاد و شهادتطلبی را با طرحهای مختلف در دستور کار قرار دادهاند، منجمله سند یکسانسازی نظام آموزش کشورها که متأسفانه کشور ما هم جزو امضاکنندگان این سند است که اولاً، حذف درس شهید فهمیده و حذف بیت «در هر کجایت خون شهیدان پیوسته جاری است ای خاک ایران» از شعر شاعر عزیز مصطفی رحماندوست (کتاب فارسی کلاس دوم ابتدایی) که اینها از ثمرات و برکات این سند است! و ثانیاً، در همین انتخابات اخیر بعضی از نامزدهای محترم به مردم عزیز ایران بهگونهای القاء کردند که اگر رأی نیاورند جنگ در راه است و مردم را از سایه جنگ و شهادت ترساندند که البته توفیقاتی هم داشتند!
* کمالات روحی و صفات نیک اخلاقی
کمالات روحی نقش اساسی در ایجاد و حفظ عزت دارند و تا زمانی که انسان متصل به این صفات و کمالات است، عزیز است و با کمرنگ شدن آنها، عزت نیز کمرنگ میشود که نام بردن از آن صفات مجالی دیگر و وقت دیگری را میطلبد.
پس اولاً، عزت در یک جامعه زمانی به وجود میآید که آن جامعه در عرصههای مختلف از وابستگیهای خود کاسته و با اتکا به نیروی لایزال الهی بر روی پای خود بایستد و مسیر پیشرفت را با صبر و بردباری طی کند؛ در چنین جامعهای بین تمامی افراد در زمینههای مختلف همدلی و صمیمیت برقرار بوده و تکیه افراد بر روی نیروی داخلی است.
اگر جامعهای وابسته شد دیگر نمیتواند شجاعانه در برابر بیمنطقیها و زورگوییها و زیادهخواهیهای دیگران ایستادگی کند و از حق خود دفاع کند، چراکه بلافاصله با ابزار تحریم او را بهزانو درمیآورند؛ چنانچه در اخبار مشاهده کردیم که سازمان ملل به علت وابستگی به ثروت عربستان نتوانست از حقوق کودکان بهناحق کشتهشده یمنی دفاع کند!
و ثانیاً، یک جامعه زمانی عزت دارد که جلوی متجاوزان و مستکبرانی که دندان طمع برای اشغال یا دخالت و اخلال در امور آن جامعه تیز کردهاند بایستد.
کشوری که مردم آن شجاعت نداشته و از قدرتهای خارجی هراس داشته باشند و یا باوجود شجاعت هیچگونه قدرت دفاعی در برابر تهاجمات دشمنان را نداشته باشند، همواره آماج حملات دشمنان و مورد طمع استعمارگران خواهند بود؛ به همین خاطر است که در عصر حاضر قدرتهای استکباری به بهانههای مختلف از پیشرفتهای نظامی کشورهای مقاومت اسلامی بهخصوص ایران ناراضی بوده و مانعتراشی کردهاند و با اعمال تحریمهای گوناگون خواهان نابودی صنایع موشکی و دفاعی ما هستند.
حجتالاسلام امیر قادری- مدیر حوزه علمیه امام رضا علیهالسلام سرخس
انتهای پیام/