ناامنی هایی که از گور آل سعود بلند می شود؛ از تروریسم جهانی تا حمله به انقلاب اسلامی یمن

به گزارش نسیم سرخس، پس از از انقلاب اسلامی ایران و شکل گیری نظام مقدس جمهوری اسلامی، صدام با حمایت های کشورهای مختلف جهان از جمله عربستان سعودی به خاک مقدس جمهوری اسلامی ایران تجاوز کرد.

هدف صدام از این حمله ضمن مقابله با انقلاب اسلامی و تغییر آن، نگرانی ای بود که از نظام دیکتاتوری خود داشت و ممکن بود مانند این انقلاب نظام دیکتاتوری او را به مانند نظام دیکتاتوری شاه نابود کند.

عربستان سعودی نیز پس از آنکه انقلاب اسلامی یمن در حال تشکیل نظام اسلامی بود مانند صدام دیکتاتور به کشور تازه انقلاب کرده یمن حمله کرد. سعودی ها نیز مانند صدام نسبت به دیکتاتوری خود نگران شدند و برای اینکه این انقلاب اسلامی و بیداری اسلامی را خاموش کنند تجاوز وحشیانه به یمن را با حمایت آمریکا، رژیم صهیونیستی، مصر و چند کشور حوزه خلیج فارس آغاز کردند.

در حمله سعودی ها به یمن، بار دیگر مجامع بین المللی نشان دادند که افسار آنها دست گروه خاصی است و نمی توانند آزادانه تصمیم بگیرند. سازمان های بین المللی همانطور که در جنگ عراق علیه ایران اسلامی از صدام حمایت و ایران اسلامی را تحریم کردند؛ در حمله سعودی ها به یمن نیز با حمایت از سعودی ها و تحریم یمنی ها، نوکر بودنشان برای آمریکا و رژیم صهیونیستی را به اثبات رساندند.

صدام که با آن همه تجهیزات و حمایت جهانی به ایران اسلامی حمله کرده بود نتوانست راه به جایی ببرد و مطمئناً آنچه برای سعودی ها نیز می تواند رخ بدهد همین قصه ی صدام است.

مقایسه حمله وحشیانه صهیونیست ها به غزه با حمله وحشیانه سعودی ها به یمن، همانگونه که مقام معظم رهبری تفسیر کردند، شکست سعودی ها را در پی دارد.

صهیونیست ها با وجود آنکه تجهیزات بسیار بالاتری نسبت به سعودی ها داشتند در مقابل غزه ای بسیار کوچکتر از یمن شکست خوردند. شکست در ادبیات جنگ به معنی «هر چه بیشتر بکُشی برنده ای» نیست بلکه شکست به این معنی است که در جنگ و عملیات هایی که ترتیب داده اید به هدف خود نرسید. در جنگ صهیونیست ها به غزه، صهیونیست ها به اهداف خود نرسیدند و فقط خون و خونریزی به راه انداختند. سعودی ها نیز مانند صهیونیست ها فقط خون و خونریزی در یمن راه انداختند و به اهداف ادعایی خود در جنگ دست پیدا نکردند. اهدافی همچون: بازگرداندن منصور هادی به قدرت، شکست دادن انصارالله یمن و انقلاب اسلامی یمن. در عوض این جنبش مردمی انصارالله بود که به امتیازها و پیروزی ها خوبی دست پیدا کرد از قبیل: اتحاد و انسجام بیشتر در بین گروه های مختلف داخلی یمن، شکست تکفیری ها و سلفی های یمن، در دست گرفتن ۸۰ درصد از خاک یمن، در دست گرفتن منطقه استراتژیک خلیج عدن، کنترل تنگه استراتژیک باب المندب در دریای سرخ، شناسایی همراهان انقلاب از دشمنان انقلاب در داخل یمن، شناسایی کشورهای دوست و دشمن به خصوص در منطقه غرب آسیا.

حمله وحشیانه سعودی ها چندین مسئله را به جهان به خصوص کشورهای منطقه غرب آسیا به اثبات رساند. مهمترین مسئله ای که درباره سعودی ها به اثبات رسید این بود که سعودی ها که ادعای اسلام دارند با انقلاب اسلامی و ارزش های اصیل اسلامی دشمن هستند و این دشمنی نیز ناشی از سرسپردگی آنها به کفار است.

سعودی ها با حمله به یمن ضمن اینکه بیش از گذشته جایگاه منطقه ای خود را از دست دادند، خود را نیز به عنوان یک کشور متخاصم و مهاجم به امنیت ملی کشورها معرفی کردند و آن ادعایی که درباره ایران داشتند و می گفتند که ایران اسلامی با انرژی هسته ای باعث ناامنی منطقه می شود درباره خودشان به اثبات رسید و نشان داد که هرچه ناامنی در منطقه و جهان است از گور سعودی ها بلند می شود.

حمایت مالی و تسلیحاتی از تروریست های منطقه ای مانند طالبان، القاعده و داعش، حمایت مالی و تسلیحاتی از تروریست های جندالشیطان و جیش الظلم در منطقه سیستان و بلوچستان ایران اسلامی، سکوت معنادار در حمایت از رژیم غاصب و کودک کُش صهیونیستی، اقدام علیه بیداری اسلامی در منطقه، همدستی با آمریکای جنایتکار در کاهش قیمت نفت برای ضربه زدن به اقتصاد ایران اسلامی، استفاده از تکفیری ها و سلفی ها در یمن و آخرین اقدام نیز تجاوز به خاک یک کشور مستقل و تازه انقلاب کرده تنها بخشی از خرابکاری ها و ناامنی هایی است که رژیم وهابی سعودی در منطقه و جهان با چراغ سبزهای آمریکا و رژیم صهیونیستی انجام داده است.

امید است یمنی ها که در دلاوری و جنگجویی معروف هستند با اقدام متقابل در برابر سعودی ها، رژیم دیکتاتور سعودی که ریشه ناامنی های منطقه است را نابود کنند.

یادداشت: علیرضا علی صوفی

انتهای پیام/ب