۲۰ ملاک برای بهترین انتخاب از منظر قرآن
۲۰ ملاک برای بهترین انتخاب از منظر قرآن
به فرموده قرآن کریم آن کتاب وحی تعیین سرنوشت هر انسان، جامعه و امت به دست خود اوست و این یک قانون کلی، عمومی، سرنوشت ساز، حرکت آفرین و هشدار دهنده است.

به گزارش نسیم سرخس، به فرموده قرآن کریم آن کتاب وحی تعیین سرنوشت هر انسان، جامعه و امت به دست خود اوست و این یک قانون کلی، عمومی، سرنوشت ساز، حرکت آفرین و هشدار دهنده است.

قال الله تبارک و تعالی: «إنّ الله لا یغیرُ ما بقومٍ حتّی یُغَیّروا ما بأنفسهم) (۱۱رعد)

در ادامه ۲۰ ملاک برای بهترین انتخاب از منظر قرآن کریم را بررسی می کنیم.

۱- ایمان و تقوا: إنّ أکرمَکُم عندَ اللهِ أتقاکم (حجرات۱۳) اگر فردی دارای تقوا باشد منطقه ای برنامه ندارد و برنامه اش بر معیار تقوا و حق گرایی خواهد بود و در انتصابات هم بر اساس شایسته سالاری رفتار می کند نه قومی، قبیله ای و در مصرف بیت المال سخت گیر خواهد بود و از بریز و بپاش ها دور و لذا حضرت علی (علیه السلام) در خطاب به یکی از کارگزاران حکومتی می فرماید: آگاه و بیدار باش که از جانب مسلمین بر دوش تو بر تساوی حقوق آن ها در مصرف بیت المال حقی است.

 
۲-علم وحکمت: ولَمّا بلَغَ أشُدَّه آتیناهُ حُکماً و عِلماً (۲۲یوسف) بر اساس علم و دانایی و تخصص باشد زیرا نماینده ای که تخصص نداشته باشد نمی تواند در مسائل مختلف منطقه ای و کشوری اظهار نظر کند و باید تابع نظر جریانات و گروه ها باشد و عملا از خود استقلالی ندارد.امیر المؤمنین علی (علیه السلام ) در خطاب به مالک اشتر می فرماید: در انتخاب مکسئولین و مدیران و کارگزاران از افراد متخصص و کار دان و باتجربه استفاده کن.

 
۳- سابقه خوب و روشن: والسابقون السابقون أولئک المقرّبون (واقعه۱۱) منتخبی که سابقه ی ایشان مجهول است و سبقه ی روشنی ندارد اعتماد به ایشان بسیار سخت و دشوار خواهد بود.

 

۴- انقلابی و مجاهد بودن: فضّلَ اللهُ المجاهدین علی القاعدین أجراً عظیماً (۹۵نساء) انقلابی بودن وتصمیم به موقع گرفتن از صفاتی است که اگر منتخب مردم نداشته باشد ممکن است زمانی موضع خودش را اعلام کند که دیگر کار از کار گذشته مثل موضع گیری بعضی از اقایان در فتنه ۸۸ که این اعلام به موقع می توانست جلو خیلی از خسارات به میهن عزیزمان را بگیرد اما حیف……

 
۵- هجرت (گذشت از زندگی مرفه و بی درد سر): والّذین آمنوا ولم یُهاجروا ما لکم من ولایتهم مِن شئٍ حتّی یُهاجروا (۷۲ انفال) منتخبی که درد آشنای مردم نباشد نمی تواند از درد مردم بگوید و دفاع از حقوق مردم داشته باشد بلکه برعکس به طیف سرمایه دار قرابت بیشتری دارد و منافعش ایجاب می کند که از منافع آن طیف و گروه حمایت کند نه مردم مستضعفی که این انقلاب و نظام برخواسته از رأی و حرکت آنان است.

 
۶- داشتن توان وقدرت کار: إنّ خیر من أستئجرتَ القوی…(۲۶قصص) در داستان حضرت شعیب و حضرت موسی (علیهما السلام )وقتی دختر حضرت شعیب ، حضرت موسی را به پدرش بعنوان چوپان پیشنهاد می کند دو صفت بیان می کند ۱- قدرت و توان کار ۲- امانتدار بودن که این دو صفت برای چوپان ذکر می شود اکنون برای منتخبی که از هزاران نفر تصمیم گیری می کند نباید این دو صفت را داشته باشد؟؟؟؟

 
۷- امین وامانتداربودن: إنّ خیر من أستئجرتَ القوی الأمین(۲۶قصص)

 
۸-لایق: إنّ الله یأمرکم أن تؤدّوا الأمانات إلی أهلها ( امانات در تعبیر روایت یعنی مسئولیت ها)(۵۸نساء) انسان لایق وقتی به مسئولیتی و پستی برسد خودش را گم نمی کند و خودش را مدیون مردمی میداند که در حوزه انتخابی او هستند چه به او رأی داده باشند یا نه!!!

 
۹- رشید: فإن آنستُم منهم رُشداً فأدفعوا إلیهم (نساء۶)

 
نشانه های رشد این است که اگر در صحنه رقابت، دیگری را از خود برتر و شایسته تر دید کار و سنگر را به او واگذار کند و إلّا خیانت کرده است . امیر المؤمنین علی (علیه السلام )می فرماید: کسی که خود را بر مردم مقدم دارد (و بخواهد مسئولیتی را بپذیرد )و حال آنکه می بیند دیگری بر او فضیلت دارد و مقدم است (اگر کناره گیری نکند و مسئولیت را به او واگذار نکند )به خدا و پیامبرش خیانت کرده است.

 
۱۰- مقاومت: وجعلنا منهم أئمّهً یهدون بأمرنا لَمّا صبروا (۲۴سجده) منصب نمایندگی مردم شایسته ی افراد صبور است زیرا که در این راه مشکلاتی به اندازه تعداد آحاد مردم دارد و با صبر و سعه صدر می تواند مشکلات را حل کند.

 

۱۱- شجاع وقاطع: لا یخافون فی اللهِ لومه لائم (۵۴مائده) منتخب شجاع از تشر و جنجال مستکبران ترسی به خود راه نمی دهد بلکه قاطعانه در مقابل آنان ایستادگی می کند.

 
۱۲- عامل به قانون بودن: یا ایّها الذین آمنوا لِمَ تقولون مالا تفعلون (صف۲) قانونگذار خود باید حریم قانون را نگه دارد زیرا او به نگهداری و مقابله با قانون شکنی سزاوارتر است.

 

۱۳ تا ۱۹: خیر خواه، حق گرا، خاضع، فرمانبر،خالص، باهمت، معتدل و بدون انحراف: خداوند متعال علت برگزیدن و انتخاب حضرت ابراهیم (علیه السلام) را چنین می فرماید: «إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کَانَ أُمَّهً قَانِتًا لِلّهِ حَنِیفًا وَلَمْ یَکُ مِنَ الْمُشْرِکِینَ[نحل/ ۱۲۰] ابراهیم (به تنهائی) بدون تردید یک امت بود بری خدا از روی فروتنی مطیع فرمان خدا و حق گرا بود و خالی از هر گونه انحراف، و هرگز از مشرکان نبود.» «شَاکِرًا لِّأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ[نحل/ ۱۲۱] او شکرگزار نعمتهای پروردگار بود، خدا او را برگزید، و به راه راست راهنمایی اش کرد.»

در (آیات فوق) سـخـن از یک مصداق کامل بنده شکرگزار خدا، یعنى (ابراهیم) قهرمان توحید، به میان آمده که مخصوصا از این نظر نیز براى مسلمان ها عموما و عربها خصوصا الهام آفرین است که او را پیشوا و مقتداى نخستین خود مى دانند. از میان صفات برجسته این مرد بزرگ به پنج صفت اشاره شده است: ۱ـ در آغاز مى گوید: «ابراهیم خود امتى بود، «إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کَانَ أُمَّهً.» آرى! ابراهیم یک امت بود، یک پیشواى بزرگ بود، یک مرد امت ساز بود و در آن روز که در محیط اجتماعی اش کسى دم از توحید نمى زد او منادى بزرگ توحیدو بلندگوی حق بود. ۲ـ «قانتا للّه» وصف دیگر او(ابراهیم) این بود که «بنده مطیع خدا و خاضع بود.» ۳- «حَنِیفًا، او همواره در خط مستقیم اللّه و طریق حق ، گام مى سپرد.» ۴ـ «وَلَمْ یَکُ مِنَ الْمُشْرِکِینَ او هـرگز از مشرکان نبود و تمام زندگى و فکر و زوایاى قلبش را تنها نور(اللّه) پر کرده بوده» و هیچ گونه انحرافی در زندگی و رفتار او نبود و بـه دنـبـال ایـن ویـژگـیـها سرانجام او مردى بود که : «شَاکِرًا لِّأَنْعُمِهِ، همه نعمتهاى خدا را شکرگزارى مى کرد.» و پـس از بـیـان ایـن اوصـاف پـنج گانه به بیان پنج نتیجه مهم این صفات پرداخته مى گوید: ۱ـ «اجْتَبَاهُ، خداوند ابراهیم را براى نبوت و ابلاغ دعوتش برگزید.» ۲ـ «وَهَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ و خـدا او را بـه راه راسـت هـدایت کرد» و از هرگونه لغزش و انحراف حفظ نمود، چـرا کـه هـدایت الهى به دنبال لیاقتها و شایستگی هایى است که انسان از خودظاهر مى سازد چون بى حساب چیزى به کسى نمى دهند.»[۱]

 
۲۰- شخصیت دادن به افراد: حضرت ابراهیم (ع) وقتی در خواب دید فرزندش اسماعیل را در راه خدا قربانى مى کند. خداوند متعال جریان آن را در سوره صافات چنین بیان مى فرماید: «فلما بلغ معه السعى قال یا بنى انى ارى فى المنام انى اذبحک فانظر ماذا ترى قال ابت افعل ما تؤ مر ستجدنى ان شاء الله من الصابرین*فلما اسلما و تله للجبین* و نادیناه ان یا ابراهیم* قد صدقت الرؤیا انا کذلک نجزى المحسنین* ان هذا لهو البلاء المبین*و فدیناه بذبح عظیم*و ترکنا علیه فى الآخرین* سلام على ابراهیم؛ چون آن پسر (به دنیا آمد و بزرگ شد و) در تلاش کردن به پدرش رسید، ابراهیم به او گفت: اى پسر عزیزم! من در خواب دیدم که تو را قربانى مى کنم پس ببین در این باره چه مى گویى؟ گفت: پدرم! آنچه به آن امر شده اى انجام بده، حتما مرا در این کار از صابران خواهى یافت. پس ‍ چون پدر براى قربانى کردن و پسر براى قربانى شدن، تسلیم شدند و ابراهیم او را در روى تل بر پیشانى خوابانید (عمل به خواب به تحقق پیدا کرد) و با صداى بلند ندا کردیم که اى ابراهیم! خواب را محقق کردى، ما نیکوکاران را این چنین جزا مى دهیم، این حتما آزمایش ‍ آشکارى است. و بر او (گوسفندى فرستاده) ذبح بزرگى فدا ساختیم. و ثناى او را براى آیندگان قرار دادیم. سلام بر ابراهیم.» (صافات/ ۱۰۲- ۱۰۸)
ابراهیم برای یک چنین تصمیم سرنوشت سازی با وجود اینکه مأمور به انجام آن است ولی بازهم به فرزند خودش شخصیت می دهد و با او مشورت می کند و از او هم نظر می خواهد.

إن شاء الله افرادی را انتخاب کنیم که دارای ملاک ها و معیارهای قرآنی باشند و در آن مسیر حرکت کنند.

 

یادداشت: حجت الاسلام امیر قادری

انتهای پیام/