به گزارش نسیم سرخس، حجتالاسلام عباس بابائی، استاد حوزه و دانشگاه در یادداشتی نوشت: «امام خامنهای» سالها پیش در جمع تعدادی از روحانیون فرمودند: «بنده وقتى مسجد مىرفتم، در میان صد نفر، اقلاً نود نفرش جوانها بودند. بنده هیچ چیز خاصى نداشتم؛ نه یک مایهى آنچنانىِ معنوى، نه یک مایهى دنیوى؛ اما با مردم بودم.»
از جوانان روشنفکر حوزوی و دانشگاهی تا جوانان پوستینپوشِ رژیم منحوس پهلوی، در زمانی که به شدت علیه اسلام و روحانیت تبلیغات ناجوانمردانه میشد، هر روز بسان شمعی دور وجود مبارکش را میگرفتند؛ چون مرام «مردمیبودن» را زندگی میکرد.
«ارتباطات مردمی» ایشان بعد از انقلابِ ایران با همهی مشغلههای کلان، بسیار بیشتر شد و همهی اینها به همان نگاه عالیِ اسلامیِ ایشان دربارهی «جایگاه مردم» بر میگشت.
یکی از حلقههای ارتباطیشان با مردم، جلسهی ۴۰ ساله با مداحان و ذاکران اهلبیت(ع) است. با مقدمات پیشگفته، میخواهم از زاویهای دیگر به فلسفهی این جلسه بپردازم.
«امام خامنهای» بارها از اهمیت و ضرورت و ظرفیت «فضای مجازی» در کنار تهدیدها و آسیبها و خطرات آن سخن راندهاند؛ اما هیچگاه جایگاهی برای آن در حد و اندازهی «محراب و منبر» نگشودهاند؛ چراکه ظرفیت انسانسازی و جامعهپردازی و تمدنسازی اینها را بسیار فراتر از آنها میدانند. «محراب و منبر» یعنی همان «گفتمان چهره به چهره» با مخاطبِ غالباً جوان و مؤمن، در فضایی مثل مسجد و هیأت.
اگر برای سخنان فوق بخواهم مؤیدی بیاورم، همین اغتشاشات ۱۴۰۱ را مثال میزنم؛ یک جنگ جهانیِ تمامعیار رسانهای علیه باورها و ارزشها و هویت یک ملت! مگر ندیدیم که هشتگ فلان خانم، صدها میلیونبار تکرار شد؛ هزاران سلبریتی ایرانی و غیرایرانی با میلیونها دنبالکنندهی غالباً جوان و با حمایتهای عجیب رباتهای انساننما هرچه توانستند دروغ و افترا و تهمت به نظام و انقلاب و امام امت بستند آن هم برای فریب ملت و آوردنشان به میدان آشوب و غارت؛ نتیجه چه شد؟! چرا آنی که میخواستند نشد؟! چرا فراخوان همزمان چند سلبریتی با میلیونها دنبالکننده، گاهی به اندازهی انگشتان دو دست را هم به خیابان نمیآورد؟!
پاسخ روشن است؛ دلبستن به فضای مجازی برای کنشگریها در فضای حقیقی، سرابی بیش نیست!
این اصل، با اندکی تفاوت در مورد سلبریتیهای انقلابی هم صادق است؛ همان برادران نازنینی که تمام میدانهای مجاهدت در عرصههای تبیین و تربیت را منحصر در همین فضا میدانند!
«آقا» با همان ذکاوت خدادادی در عینحالیکه بارها به اهمیت «فضای مجازی» اشاره کردهاند، بارها و بارها و بارها در افکار و گفتار و رفتارشان توجهی مضاعف به «فضای حقیقی» و آثار حیرتانگیز گفتوگوهای چهرهبهچهره در قالبهایی چون «هیأت و حلقههای صالحین و تریبونهای آزاد» داشتهاند.
هیچکس نمیتواند منکر تأثیرات عجیب رسانه و فضای مجازی شود؛ اما کارِ تربیتی و فرهنگی و اجتماعیِ انسانساز و جامعهپرداز و تمدنساز فقط در «میدان حقیقت» محقق خواهد شد؛ درست مثل کاری که «امام راحل» انجام دادند و «امام حاضر» به شایستگی آن را باور دارند و دنبال میکنند.
«بنده وقتى مسجد مىرفتم، در میان صد نفر، اقلاً نود نفرش جوانها بودند. بنده هیچ چیز خاصى نداشتم؛ نه یک مایهى آنچنانىِ معنوى، نه یک مایهى دنیوى؛ اما با مردم بودم.»
انتهای پیام/