مادری که فرزندش را عاشقانه برای اعزام به جبهه بدرقه کرد/ برایش غذا پختم، بوسیدمش و با او خداحافظی کردم
مادری که فرزندش را عاشقانه برای اعزام به جبهه بدرقه کرد/ برایش غذا پختم، بوسیدمش و با او خداحافظی کردم
مادر شهید محمد ارجمندی، ساده و صمیمانه خاطره ای را نقل می کند که نشان از عشق مادر به فرزندش است، مادری که در لحظات آخر عاشقانه برای فرزندش چای دم می کند، غذا می پزد، او را برای آخرین بار می بوسد و به خدا می سپاردش.

به گزارش گروه دفاع مقدس نسیم سرخس، مادر شهید محمد ارجمندی در خاطره ای جالب از بدرقه فرزندش برای اعزام به جبهه می گوید، خاطره ای که نشان از عشق مادر به فرزندش دارد. عشقی که در عین سادگی پر از معناست. مادری که در لحظات آخر عاشقانه برای فرزندش چای دم می کند، غذا می پزد، او را برای آخرین بار می بوسد و به خدا می سپاردش. مادر شهید محمد ارجمندی، ساده و صمیمانه خاطره را اینگونه نقل می کند:

به محمد گفتم: “محمد جان، مادر، نرو به جبهه، دختر کوچک داری،  یک بچه هم توی راه داری بگذار وقتی که بدنیا آمد بعد برو.” گفت: “نه باید بروم خیلی از همشهری هایم هستند که به جبهه رفته اند و من هم وظیفه دارم که به جبهه بروم .”

mohammad-argmandi

با یکی از اقوام آمدند روستا تا با من خداحافظی کنند. برایش چایی گذاشتم و غذا آماده کردم گفتم: “مادر جان غذا بخور بعد برو. صورتش را بوسیدم و با او خداحافظی کردم.

رفتار این مادر شهید که در آرامش کامل فرزندش را می بوسد، بدرقه و تقدیم اسلام می کند انسان را به یاد آیه شریفه «یا ایتها النفس المطئنه» می اندازد. مادری که به وجود و لطف الهی مطمئن است و ایمان دارد و از اینکه فرزندش به جایی می رود که کشته شدنش محتمل تر از زنده ماندنش است باز هم کوچکترین هراسی به دل راه نمی دهد و عاشقانه فرزندش را برای این سفر آماده می کند.

درود بر چنین مادرانی که صبر و استقامت آنان انسان را به شگفتی وا می دارد. هر آنچه که در وصف این مادران بگوییم کم گفته ایم چرا که این توصیفات نیز نمی توانند عظمت مادران شهدا را بیان کنند و قلم نیز در رساندن معنا ناتوان است.

انتهای پیام/