در آستانه سفر هیات دولت به آذربایجان شرقی به بررسی وضعیت اجرایی سه وعده مهم تبلیغاتی دولت یازدهم می پردازیم تا ببینیم که در سفر به تبریز از محصول کدام یک از این وعده ها، پرده برداری خواهد شد.

به گزارش نسیم سرخس به نقل از راه دانا به نقل از آناج، پیش از این بسیاری نگاه های تیز بین خود رو به  سمت اهداف و شعارهای آقای دکتر روحانی نشانه گرفته بودند.برخی از مطالبات به حقی که دولت جناب آقای روحانی با شعار تدبیر و امید داده و طی دو سال گذشته نیز بر آن تاکید کرده اند، در زمره مطالبات ملی قرار دارد که به فرموده مقام معظم رهبری در جای خود حتما باید در بوته پاسخگویی قرار گیرند.

امروز قریب به یک سوم دولت آقای روحانی سپری شده است پس طبیعی است که انتظار داشته باشیم تا تحقق وعده های ایشان را شاهد باشیم و یا حداقل گام های اساسی در جهت اجرایی شدن وعده ها را چه در مجامع علمی و چه در عرصه های میدانی ببینیم.

به نظر می رسید با توجه به اهمیتی که آقای روحانی از ابتدا برای اقوام مختلف ایرانی قائل بودند بالتبع سفربه آذربایجان نیز از اولیت های سفر استانی یا به اصطلاح”پایش و پویش” دولت یازدهم باشد البته می توان مدعی بود که عکس این ادعا در تاخیر در سفر به آذربایجان ثابت شده است.

احیای دریاچه ارومیه،تاسیس فرهنگستان زبان آذری و اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی بعنوان سه وعده انتخاباتی دکتر روحانی در سفر به تبریز مطرح شدند البته این وعده ها در میان انبوه شعارهای انتخاباتی اعم از بهبود وضعیت اقتصادی،حل کامل موضوع تحریم،حل معضل بیکاری و اعتیاد،بهبود وضعیت مسکن و … فقط برای مردم آذربایجان داده شد.

حال به بررسی وضعیت اجرایی سه وعده مهم تبلیغاتی دولت یازدهم می پردازیم که ان شا ا… در سفر به تبریز از محصول کدام یک از این وعده ها، پرده برداری خواهد شد؟

 

خشک شدن دریاچه ارومیه بعنوان دومین دریاچه بزرگ شور دنیا، موضوعی است که همه مسئولین قبلی و فعلی را نگران کرده است. بالتبع مردم این منطقه که از نزدیک با خطرات و مشکلات این فاجعه دست به گریبان هستند بیش از همه نگران موضوع بوده اند و همیشه پیگیر حل درست،علمی و منطقی موضوع بوده اند و البته تجربه نیز ثابت کرده است که سیاسی شدن موضوع نه تنها کمکی به حل مساله نخواهد کرد،بلکه مسئولین و صاحبنظران امر را درگیر اتهام زنی به مسئولین قبلی خواهد نمود و این یعنی همین وضعیتی که امروز در موضوع دریاچه با آن دست به گریبانیم.

طبیعی است که مردم انتظار داشته باشند تا ترجمان شعار احیای فوری دریاچه ارومیه را عملا مشاهده نمایند و روز به روز شاهد بهبود وضعیت دریاچه باشند والّا افزایش چند سانتیمتری سطح آب دریاچه موضوعی است که در بدترین شرایط دریاچه در فصول بارندگی به وقوع پیوسته و مردم و علی الخصوص ساکنان بومی اطراف دریاچه در زمان های بارندگی های جوی شاهد آن بوده اند پس بنابراین نمی توان ادعا داشت که دولت یازدهم کار عملی ثمربخش برای احیای دریاچه انجام داده است پس با عنایت قول معروف “چیزی که عیان است / چه حاجت به بیان است”نمی توان انتظار داشت که آقای روحانی در سفر به تبریز تاکیدی برکارنامه احیای دریاچه ارومیه داشته باشد.

موضوع دومی که از محورهای وعده های انتخاباتی می توان برشمرد، موضوع اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی می باشد.

در اصل پانزدهم قانون اساسی آمده است که “زبان‏ و خط رسمی‏ و مشترک‏ مردم‏ ایران‏ فارسی‏ است‏. اسناد ومکاتبات‏ و متون‏ رسمی‏ و کتب‏ درسی‏ باید با این‏ زبان‏ و خط باشد ولی‏ استفاده‏ از زبانهای‏ محلی‏ و قومی‏ در مطبوعات‏ و رسانه‏ های‏ گروهی‏ و تدریس‏ ادبیات‏

آنها در مدارس‏، در کنار زبان‏ فارسی‏ آزاد است‏.”البته متن صریح قانون اساسی نیاز به تفسیر ندارد و آنچه در این اصل به آن تاکید شده است این است که استفاده از زبان و ادبیات محلی در رسانه ها و مطبوعات و تدریس در مدارس در کنار زبان فارسی آزاد است و این یعنی اینکه رسانه ها می توانند از زبان محلی استفاده کنند و مدارس نیز می توانند زبان و ادبیات محلی را تدریس نمایند کما اینکه امروز هم دقیقا این اتفاق افتاده است و زندگی ما با ادبیات آذری مان عجین شده است.اساسا باید توجه داشته باشیم که اصل ۱۵ قانون اساسی نه اینکه حقی از دست رفته را به اقوام مختلف بازگردانده باشد،بلکه بر حق مسلم ایشان در استفاده از زبان محلی تصریح کرده است.امروز نیز ما به راحتی با زبان محلی خود صحبت می کنیم و بسیاری از رسانه های مکتوب و دیجیتال هم از زبان محلی استفاده می کنند.

پس باید توجه داشته باشیم که اصلا طرح موضوع اجرای اصل ۱۵، نه به عنوان یک مشکل و معضل اساسی برای مناطق آذری نشین، که بیشتر بعنوان یک شعار تبلیغاتی برای جلب آراء بیشتر مطرح شد.

 

اما موضوع سومی که شاید دولت و کارگزاران آن در استان بخواهند تا در سفر پایشی و پویشی خود از آن پرده برداری کنند، بحث تاسیس فرهنگستان زبان آذری می باشد.

حال گذری بر روند اعلام این وعده تا به امروز داشته باشیم: تاسیس فرهنگستان زبان آذری وعده ای بود که آقای روحانی در سفر به آذربایجان غربی طرح کرده و در تبریز نیز بر آن تاکید نمود.

بعدها هم ظاهرا مسئولیت تشکیل این فرهنگستان بر عهده دکتر جبارزاده استاندار آذربایجان شرقی قرار گرفت چرا که در مراسم معارفه خود رسما اعلام کرد که من نماینده دولت و موظف به اجرای تعهدات آن هستم و در همین راستا برای تشکیل فرهنگستان تلاش خواهم نمود.

آقای استاندار از همان ابتدا مدعی شد که به گرمی دست صاحبنظران،فرهیختگان،اساتید دانشگاه،نخبگان و … را در این موضوع خواهد فشرد، هرچند که این ادعا طعم واقعیت به خود نگرفت و صحبت با بسیاری از اساتید در حوزه های مختلف نشان داد که تا کنون نظری از کسی گرفته نشده است.

بعدها این وعده هم دست خوش تغییراتی شد و آقای استاندار اعلام کرد که موضوع تاسیس فرهنگستان منتفی است و بجای آن”بنیاد فرهنگ و هنر آذربایجان” تاسیس خواهد شد.

آقای یونسی در مصاحبه ای که شهریور ماه سال گذشته با روزنامه عصرآزادی انجام داد، مطرح شدن تاسیس فرهنگستان زبان و ادبیات ترکی را از همان اول درست نمی داند و می گوید:”طرح تاسیس فرهنگستان زبان آذری از اول درست نبود، باید به شکل دیگری موضوع را مطرح می کردند. تا جایی که من اطلاع دارم قرار است در قالب یک بنیاد فرهنگی این کار را انجام دهند و گویا اساسنامه آن تدوین شده است. احتمال می دهم یکی از چهره های سیاسی فرهنگی کشور که مخالف تاسیس فرهنگستان زبان آذری است با سفر به تبریز در این خصوص رایزنی هایی کرده است.”

صحبت اینجاست که دقیقا وقتی که باید اداره فرهنگ و ارشاد استان با برگزاری جلسات متعدد و اخذ آراء صاحبنظران فضای تاسیس فرهنگستان یا بنیاد را مدیریت می کرد، به اصطلاح چراغ خاموش حرکت نمود تا شاید دست خود را برای جولان در عرصه سیاسی و فرهنگی استان، بیش از پیش باز بگذارد.

شاید یکی از برنامه های سفر امروز وزیر ارشاد به تبریز و در آستانه سفر دولت بررسی این موضوع می باشد تا به نوعی کم کاری ها یا پنهان کاری های غیر قابل اغماض مدت اخیر پوشش داده شود.

در هر حال مسئولین باید بدانند که کار فرهنگی و مدیریت کلان آن در سطح جامعه، تفاوت های فاحشی با کارهای امنیتی و اطلاعاتی دارد و اصلا سفره مقوله فرهنگ وقتی پررنگ می شود که سلایق مختلف بر سر آن متنعم باشند نه اینکه بخواهیم یک بنیاد که پشت گرمی یک فرهنگ غنی چند هزار ساله دارد را بطور خصوصی و چراغ خاموش تاسیس کنیم.

همانطور که در ادامه مصاحبه مذکور هم هست،آقای یونسی هم جوابی در خصوص تفاوت های فرهنگستان و بنیاد فرهنگی ندارد و معتقد استخود آقای استاندار باید پاسخگوی موضوع باشند.

حتی اساسنامه کذایی هم که بعضا صحبت هایی از آن شده است،وقتی می توانست پاسخگویی درخواست و نیاز جامعه آذربایجان باشد که نظر اساتید و دلسوزان در آن لحاظ شده باشد که همان طور که قبلا هم اشاره شد،تا امروز این گونه نبوده است.

شاید برخی تلاش کنند تا در روزهای منتهی به سفر استانی، حرکتی نمادین در خصوص تاسیس بنیاد در آذربایجان انجام دهند تا مقدمات اعلام رسمی تشکیل بنیاد را از سوی آقای روحانی در سفر به تبریز فراهم آورند، ولی باید این موضوع را در نظر داشته باشند که مجموعه ای که اساس تشکیل آن زیر نظر طیف خاصی از یک جریان سیاسی بوده و حتی در بعضی موارد، همسویان جریان فکری خود را هم در جریان روند تدوین اساسنامه و … قرار نداده اند، قطعا نمی تواند مجموعه مورد انتظار مردم و نخبگان علمی، فرهنگی و هنری منطقه آذربایجان باشد چرا که برخی معتقدند شاید اعلام تاسیس فرهنگستان برای ما آب نشد، ولی برای برخی نان شاید!!!

انتهای پیام/م