به گزارش خبرنگار نسیم سرخس، از عنوانی که با آن یادش میکنند مشخص است که او چه کسی و چگونه فردی بوده است. «شهید آیتالله دکتر محمد مفتح» مبارزی خستگیناپذیر (شهید) که هم استاد حوزه علمیه بوده است و هم استاد دانشگاه؛ هم تحصیلات حوزوی (آیتالله) و هم تحصیلات آکادمیک دانشگاهی (دکتر) داشته است.
شهید مفتح را نماد «وحدت حوزه و دانشگاه» میدانند. کسی که بهموقع از توطئه در مقابل هم قرار دادن حوزه و دانشگاه آگاه شد و تمام تلاش خود را به کار گرفت تا رابطه حوزه و دانشگاه حفظ شود و دو قشر طلبه و دانشجو بهعنوان اقشار تأثیرگذار در جامعه اثر بسیار زیادی در پیروزی انقلاب اسلامی داشته باشند.
شهید آیتالله دکتر مفتح از روحانیونی بود که ارتباط بسیار نزدیکی با جوانان داشت و در تبیین معارف دینی که نقش مهم حوزه است در فضای مسموم جامعه قبل از انقلاب اسلامی تلاش بسیاری کرد.
شهید مفتح از کسانی بودند که توانستند جوانان را در آن فضای جامعه آلوده به گناه بهسوی حقانیت و حقطلبی بکشانند و معارف ناب اسلامی را برای آنان تبیین کنند.
دانشگاه تهران ۲۷ آذرماه ۱۳۵۸ شاهد اتفاقی تلخ بود؛ عوامل گروهک تروریستی فرقان با شلیک گلوله، آیتالله دکتر مفتح را به شهادت رساندند اما این شهادت نهتنها خاموشکننده راه روشنگری نبود بلکه بیش از گذشته باعث شد تا حوزه و دانشگاه با یکدیگر ارتباط بگیرند و سالروز شهادت شهید آیتالله دکتر مفتح (۲۷ آذرماه) بهعنوان روز «وحدت حوزه و دانشگاه» شناخته شود.
رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در سال ۶۴ و ۷۸ سخنان بسیار مهمی را درباره این شخصیت تاریخی بیان کردند.
هر جا او بود پایگاه بود
امام خامنهای (حفظه الله) درباره حضور این شهید بزرگوار در جامعه میفرمایند: حضور شهید مفتح در سالهای تاریک اختناق در پایگاههای مقاومت و معرفت و فرهنگ انقلابی، یعنی مساجد، یک حضور نمایان و کمنظیر بود، هر جا او بود پایگاه بود. همان وقتها مسجد قبا معروف بود، مسجد جاوید معروف بود، که آثار شهید مفتح بود. اسم خود این عزیز کمتر آورده میشد. با اینکه آنها از برکات او بودند. حالا هم همان جور است، هفتهی «وحدت حوزه و دانشگاه» معروف است. مفتح لابهلای یادهای این هفته گم میشود، یادش فراموش میشود. این جزو افتخارات اوست که آثارش از اظهاراتش از منیتهایش همیشه بیشتر و مشهودتر بوده است.
معتقد بود حوزهی علمیه باید این حصاری را که به دور خودش کشیده، باز کند
در بخش دیگری از سخنان رهبر معظم انقلاب درباره شهید مفتح میخوانیم: شهید مفتح یکی از مظاهر آن فرهنگی بود که اسلام را در مرحلهی عمل، به فردها و زاویهها و خلوتها محدود نمیکرد و در مرحلهی معرفت و تحصیل به حوزهها و مسجدها، اسلام را با همان شئون و همهجانبگیاش در اعتقاد و عمل، در معرفت و تحقق میفهمید و به دنبال او تلاش میکرد. یکی از چهرههای فاضل و برجسته بود و یکی از روحانیون متجدد بود. یعنی جزو کسانی بود که معتقد بود، حوزهی علمیه باید این حصاری را که به دور خودش کشیده، باز کند. هم راه بدهد، هم راه بیاید، هم بر ابعاد بینش جهانی خودش بیفزاید، دنیا را بشناسد، دانشها را، دانشمندها را، جریانها را، مسائل سیاسی را، مسائل فرهنگی نوین را، چیزهایی را که در میان آنها دشمنهای ما و دشمنیهای ما و دوستها و دوستیهای با ما را وجود دارند، اینها را بداند. معتقد به مبارزه بود.
یکی از دشوارترین مبارزهها همین بود که اسلامشناسان، آگاهان به معارف الهی و قرآنی گفتگو کنند تا آفاق جدید زندگی را، تا جهاد را، تا سیاست را، تا جامعه را، تا نظام اجتماعی را، تا انسان را و زندگی انسان را در قرآن و در اسلام پیدا کنند. و این چیزی بود که آن روز متخصصین فرهنگ دین و معرفت دینی به آن اهتمام زیادی نداشتند. یک عدهای تلاش میکردند و این افکار جدیدی را که در دنیای اسلام مطرحشده بود، آنها را یاد بگیرند و در قرآن جستجو کنند.
شهید مفتح از پیشروترین عناصر روشنفکری انقلابی حوزهها بود
حوزهها علیرغم وجود یک چنین مشعلداران روشنگریها و روشنفکریهای اسلامی، در آن سطحی و حدی که مناسب زمان بود در زمینههای روشنفکری واقعاً نبودند. یک عدهای بودند افراد فاضل، مؤمن، روشنبین، آگاه، جوان، فعال، نترس، با محرومیتهای خاص حوزه بساز و از خیلی چیزها پرهیز نکن که خیلیها پرهیز میکردند. و اینها در حقیقت پیشروان حقیقی حرکت فکری جدید حوزهاند. این شهدای عزیزی که ما از اوّل انقلاب تا حالا داریم جزو اینهایند. مرحوم شهید مطهری از این جمله است، مرحوم شهید بهشتی، مرحوم شهید مفتح، مرحوم شهید باهنر، و شگفتا که پیشروترین عناصر روشنفکری انقلابی حوزهها اولین شهدای هنگام به ثمر رسیدن این انقلاب را هم تشکیل دادند و این نشانهی صداقت این دلها و زبانها و حقانیت این راه است.
قدرت ارتباطگیری با نسل جوان و دانشجویان از خصوصیات شهید مفتح
مرحوم شهید مفتح علاوه بر اینکه یک روحانی برجسته و فداکار و روشنفکر و آشنای به نیاز زمان بود، خصوصیتی داشت که در تعداد معدودی از فضلای آن زمان این خصوصیت دیده میشد. آن، قدرت ارتباطگیری با نسل جوان و دانشجویان و کسانی بود که مایل بودند پیام دین را با زبان روز از یک روحانی و یک عالم به دین بشنوند. لذا هم در دوران قبل از انقلاب و هم بعد از پیروزی انقلاب، میدان کار این مرد روحانی بزرگوار، غالباً منطقه جوانان – بخصوص دانشجویان – بود؛ هم در مساجدی که ایشان حضور پیدا میکرد و هم در سخنرانیهایی که در محیط کار و شغل معمولی خود داشت. تصادفی هم نیست که روز اتّحاد دانشجو و روحانی، یا حوزه و دانشگاه، روز شهادت ایشان قرار داده شد؛ چون انصافاً حلقه وصلی بود که متناسب با چنین خصوصیتی مینمود.
گزارش از علیرضا علی صوفی
انتهای پیام/