آن روزها حرف امام برای ما حجت بود
آن روزها حرف امام برای ما حجت بود
امروزی ها اگرچه تابع و سرباز، بلکه افسر ولایت هستند، اما وقتی آقا حرفی می زند می گویند چرا... و یا شاید... و یا ممکن است که اطلاعات غلط... و یا ما آقا را قبول داریم اما ... نسل اولی ها در آن زمان کافی بود ما بفهمیم یک چیز رأی امام رحمة الله علیه و یا مقام معظم رهبری است، همین برایمان حجت و فصل الخطاب بود

به گزارش باشگاه وبلاگ نویسان ایرانی حرف تو؛

در حلقه دوستان بحث از آتش به اختیار بود که در جلسه ی آقا با دانشجویان بیان شده بود، وقتی حال و هوای خودمان یعنی نسل اولی ها را در گذشته می بینم و با الان مقایسه می کنم می بینم، در آن زمان و حتی الان کافی بود ما بفهمیم یک مطلبی، رأی امام رحمه الله علیه و یا مقام معظم رهبری است و همین برایمان حجت و فصل خطاب بود و سخنی از پیروزی عملیات و یا ایذائی بودن آن نمی کردیم، می گفتیم حرف امام است، برای ما پیش خدا حجت است.

اما امروزی ها گرچه تابع و سرباز، بلکه افسر  ولایت  هستند اما  وقتی آقا حرفی می زند می گویند چرا … ، و یا شاید .. .. و یا  ممکن است اطلاعات غلط … .. ،  ویا ما آقا را قبول داریم اما…..

بگذریم، شاید باید گفت هر نسلی اخلاقی دارد شاید این نسل رشد یافته نسل پیشین باشد از آسمان که به زمین نیامده اند، شاید اینها درست می گویند … شاید آن رفتار ها مال دوران پیش از تلگرام بوده!!!

———————————————————————-

در توضیح بیشتر این موضوع باید گفت:

در برخى روایات آمده که تعدادى از یاران امام مهدی (عج) دچار شک و تردید شده و نسبت به کثرت خونریزى و کشتار ظالمان بدست وى اعتراض مى کنند.

از امام باقر (علیه السلام) روایت شده که فرمود: “وقتى او (مهدى) به ثعلبیه (نام مکانى در عراق) رسد، مردى از بستگان وى که از لحاظ جسمانى و شجاعت قوى ترین مردم، بعد از حضرت است برخیزد و گوید، اى آقا! چه مى کنى؟ به خدا قسم که تو مردم را همچون گوسفندان از جلوى خود مى رانى (یعنى همچون شبان ویا گرگ که گله گوسفند را رم مى دهد) آیا به فرمان پیامبر خدا (صلى الله علیه وآله) چنین کنى یا به چیز دیگر؟

در این هنگام شخصى که عهده دار بیعت (یعنى مسئول گرفتن بیعت از مردم براى امام) مى گوید: ساکت مى شوى یا گردنت را بزنم، آنگاه قائم فرماید: اى فلان خاموش باش، آرى به خدا سوگند من منشورى از رسول خدا (صلى الله علیه وآله) با خود دارم، اى فلان آن صندوقچه را بیاور، صندوق را نزد او آورد و امام منشور پیامبر (صلى الله علیه وآله) را بخواند، در این هنگام مرد معترض گوید: فدایت شوم اجازه بده سرت را ببوسم، امام سر را جلو مى برد و او بین دو چشم وى را بوسه مى دهد و مى گوید خدا مرا فداى تو گرداند دوباره با ما تجدید بیعت کن، امام مجدداً با آنها بیعت مى کند”. (۱)

 

طبق روایات همین اما و اگرها نسبت به عملکرد امام زمان (عج) هم پیش می آید. مهم این است که انسان حق طلب باشد. فرد حق طلب حتی اگر سؤل جدّی داشته باشد و از هوای نفسش پیروی نکند، خداوند و ولی خدا، راه را به او نشان خواهند داد و او هم خواهد پذیرفت.

روایت فوق مربوط به دوران پس از ظهور حضرت (عج) است و جالب است که فرد مربوطه که چنین سوال جسورانه ای رو از امام می پرسد، یکی از شجاع ترین و پاک ترین یاران امام و از سادات جلیل القدر است.

پس نفس این سؤالات خیلی اشکال ندارد و اصلاً هم نباید افراد را خفه کرد. چون به صورت نفاق و … ممکن است ادامه پیدا کند. مهم بحث حق طلبی افراد هست و افراد حق طلبی که شبهه ای برایشان پیش بیاید، ان شاء الله خداوند آنها را عاقبت به خیر می کند.

 

———————————————————————-

پی نوشت:

( ۱ ) بحارالانوار جلد ۵۲، صفحه ی ۳۴۳.

انتهای پیام/