ارزیابی اخیر صورت گرفته توسط سازمان های جاسوسی آمریکا که به طورگسترده ای سازگار با یافته های اطلاعاتی سال 2007 است ، این نتیجه را به دست داده است که به گفته مقامات اسبق و فعلی آمریکایی، ایران یک سال پیشتربرنامه سلاح هسته ای خود را متوقف کرده است و این پرونده تنها یک طرح ساده لوحانه دیگر برای صدمه زدن به روسیه است.

به گزارش نسیم سرخس به نقل از خبرنگار شبکه اطلاع رسانی راه دانا، مایک ویتنی روزنامه نگار و مقاله نویس سایت کانترپانچ آمریکا و از جمله افرادی که در تألیف کتاب «ناامید؛باراک اوباما و سیاست توهم» همکاری داشته است، در مقاله ای دراین سایت نوشت، آژانس های ایالات متحده اذعان داشته اند که هیچ حرکتی از جانب ایران برای ساخت بمب هسته ای مشاهده نکرده اند و مقامات آمریکایی در این ارزیابی تا حد زیادی بر برآورد اطلاعات ملی سال ۲۰۱۰ تأکید کرده و نظر اجماعی ۱۶ سازمان اطلاعاتی آمریکا را دراین مورد ذکر کرده اند.

در این نوشته آمده است:

«آمریکا باید نشان دهد که برای بنا نهادن یک نظم جدید وحمایت ازآن ، به منظور پایدارنگه داشتن پیمان رقبای بالقوه ای که متقاعد شده اند، نیازی نیست تا برای حفاظت از منافع مشروع خود به دنبال نقش بزرگتر یا وضعیت تهاجمی تری باشند، وجود یک ریاست قدرتمند لازم است، گرچه ما باید متوجه باشیم که روسیه قدرتمندترین نیروی نظامی اروپایی آسیایی و تنها قدرتی در دنیا با توانایی از بین بردن ایالات متحده باقی خواهد ماند».دکترین پل دندز ولفویز ۷ مارس ۱۹۹۲

«برای آمریکا، اوراسیا برترین جایزه جغرافیای سیاسی است وبرتری جهانی آمریکا مستقیما به مدت و چگونگی ثبات غلبه بر قاره اوراسیا بستگی دارد».زبیگنیو برژنسکی

مذارکرات لوسنت میان ایران و گروه ۱+۵ (ایالات متحده، روسیه، چین، فرانسه، بریتانیا و آلمان) کاری در زمینه گسترش سلاح های هسته ای از پیش نبرد.اینها تنها تلاش هایی بودند در زمینه هر چه ضعیف ترو منزوی تر کردن روسیه با کاهش تحریم ها در جهتی که گاز ایران را جایگزین گاز روسیه در اروپا کند.مذاکرات لوسنت نشان داد که به گمان واشنگتن ادغام اقتصادی روسیه و اروپا بزرگترین تهدید برای تسلط ایالات متحده بر اوضاع خواهد بود، گسترش منطقه آزاد تجاری دو قاره بزرگ از لیسبون تا ولادی وستک در نهایت تولید ناخالص داخلی ایالات متحده را کاهش داده، قطعا موازنه قدرت جهانی را به سمت آسیا سوق خواهد داد .

برای مواجه شدن با این تهدید ، دولت اوباما دولت منتخب اوکراین را با یک کودتای خشونت آمیزسرنگون کرد و یک  حمله سوداگرانه علیه روبل ( واحد پول روسیه) به راه انداخته ، موجبات کاهش قیمت جهانی نفت را فراهم کرد و در حال حاضر در حال تجهیز و آموزش گروه افراط گرایان نئونازی در ارتش اوکراین می باشد.واشنگتن تمام تلاش خود را برای تضعیف روابط بین اتحادیه اروپا و روسیه به کار گرفته است تا حدی که در میان این تلاشها حتی احتمال خطر جنگ هسته ای برای جداسازی شرکای تجارت منابع طبیعی و جاسازی ایالات متحده به صورت استراتژیک در موقعیتی که بتواند جریان منابع طبیعی از شرق به غرب را کنترل کند، وجود دارد.

مذاکرات لوسنت در مورد اولویت های استراتژیک بود نه سلاح های هسته ای. دولت اوباما دریافته است که در صورتی که نتواند منبع جایگزینی برای گاز اروپا پیدا کند، محاصره روسیه به شکست خواهد انجامید و اتحاد اروپا – روسیه محکم تر خواهد شد. و اگر اتحاد اروپا – روسیه محکم تر شود ، تلاش ها برای گسترش شاخک های واشنگتن در آسیا و تبدیل شدن به نقش اصلی در مرفه ترین بخش دنیا نیز به شکست خواهد انجامید و واشنگتن را با آینده ای ملال انگیز که درآن فرسایش مداوم قدرت و اعتبار این کشورنزدیک به حقیقت است، مواجه خواهد کرد.

 اگرواشنگتن تحریم های صورت گرفته بر انرژی ایران را حذف کند، پیکربندی جغرافیای سیاسی جدید در منطقه پدیدار خواهد شد.ارتباط با ناباکو (خط لوله ترکیه- استرالیا)  برای ایران کافیست تا گازاروپا را کاملا تأمین کند.

ایران با دارا بودن منابع پایان ناپذیر نفت و گاز به عنوان یک کشور ترانزیت کلیدی برای خود نمایی قیام کرده است. ایران با دارا بودن ۱۰ درصد ذخایرنفتی گزارش شده جهان، دومین کشور پس از روسیه با ذخایر ۱۵ درصد گاز طبیعی  است.نمایندگان رسمی ایران این امر را کتمان نکرده اند که همانند گذشته، در تلاش برای ورود به بازارهای اروپایی نفت و گاز هستند. فراموش نشده است که معاون وزیر نفت ایران علی ماجدی طی سفر اروپایی خود پیشنهاد احیاء پروه خط لوله نابوکو را ارائه داده وگفت که کشور وی آماده عرضه گاز به اروپا از طریق این خط لوله است.

چند ماه پیش تراز آن علی ماجدی گزارشی را در مورد گفتگوی دو هیأت نمایندگی دعوت شده اروپایی در مورد مسیرهای بالقوه ذخایر گاز ایران به سمت اروپا ارائه داد.همچنین اشاره شده است که غرب مورد امکان پیوستن گاز ایران به ناباکو واکنش عملی نشان داده است . با این اوصاف آیا تأمین «امنیت انرژی» برای اروپا با جایگزین کردن گاز ایران به جای گاز روسیه یک نقشه است؟

مطمئنا چنین به نظر می آید.اما این امر نشان می دهد که تحریم ها ی به کار گرفته شده تأثیری بر برنامه موهوم سلاح های هسته ای ایران نداشته، بلکه صرفا برای تحقیر ایران ضمن نگهداشتن آنلاین نفت و گاز این کشور تا زمانی است که شرکت های چند ملیتی  مورد حمایت غرب بتوانند از این آب گل آلود ماهی بگیرند.

این دقیقا چگونگی به کارگیری تحریم ها علی رغم مسئله هسته ای است که از ابتدا به وضوح جعلی بوده است .

مشاهده می کنید که کلیت اطلاعاتی ایالات متحده از ابتدا در حال اعلام یک موضوع بوده است: ایران هیچگونه سلاح هسته ای ندارد و نه تاکنون برای انحراف سوخت هسته ای برای به کارگیری در اهداف دیگر گرفتار شده است. هرگز.همچنین به عنوان فیزیکدان سلاح هسته ای گردن پرتر، چند بار پیش از مرگ خود اعلام کرده بود که، «پس از حدود سه سال بازرسی همه جا، دیدن همه چیز و مصاحبه با همه کس ، بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی هنوزهیچ نشانی از اینکه ایران تا کنون برنامه تسلیحات هسته ای داشته باشد پیدا نکرده اند».

بازرسان به مدت سه سال در این سرزمین بوده اند.آنان با همه کس مصاحبه کرده اند و به هرجایی که خواسته اند سرک کشیده اند.آنان تمامی غارها و مخفیگاه ها ، هر گوشه و کناری را بررسی کرده اند و چیزی نیافته اند.

متوجه هستید؟ هیچ سلاحی نه در گذشته و نه در حال .

پرونده علیه  ایران به وسیله تبلیغات و شستشوی مغزی ایجاد شده و مزخرف است. اما کماکان اطلاعاتی در مورد اینکه چرا ایالات متحده ناگهان تغییر مسیر داد، نمی دهد، به همین دلیل ما به یک مقاله از موسسه بروکینگز با عنوان «چرا جزئیات مربوط  معامله ایران اهمیتی ندارد» نگاهی می اندازیم که به خوبی خلاصه ای از این معامله را بیان کرده است. دربخشی از این مقاله می خوانیم:

درمرکز ماجرا این قضیه مبارزه ای است در موردچالش ایران نسبت به رهبری ایالات متحده در خاور میانه و تهدیدی که جاه طلبی های ژئوپلتیک ایران نسبت به متحدان آمریکایی به خصوص اسرائیل و عربستان صعودی روا داشته است،  طرفداران این معامله بر این باورند که بهترین راه ایالات متحده برای مقابله با چالش های منطقه ای ایران یکپارچه سازی ایران با  نظام منطقه ای است ، حتی در حالیکه نسبت به جاه طلبی های این کشور هوشیار باقی مانده است.معامله هسته ای اولین گام مهم در این زمینه است ، اما جزئیات آن اهمیت کمی دارد چون هدف نهایی تغییر نیت ایران و نابود کردن قابلیت های این کشور است».(بروکینگز:چرا جزئیات معامله ایران اهمیتی ندارد)

توجه کنید که نویسنده با چه دقتی از ذکر نام اسرائیل اجتناب کرده است گرچه به «تهدیدی که جاه طلبی ژئو پلتیک ایران نسبت به متحدان ایالات متحده محسوب می شود» اشاره کرده است. آیا این نویسنده گمان کرده است که مخاطبین وی عده ای احمق هستند؟

اما نکته مورد اشاره این نویسنده به خوبی دریافت شده است، مسئله واقعی «توانایی ایرانیان » نیست، بلکه مهم « چالش ایران با ریاست ایالات متحده در خاور میانه » است. به عبارت دیگر موضوع هسته ای مزخرف است.آنچه واشنگتن نمی پسندد این است که ایران از یک سیاست مستقل خارجی برخوردار باشد که در تضاد با اهداف ایالات متحده نسبت به داشتن کنترل بر خاور میانه باشد.این حقیقتی است که در حال وقوع است. واشنگتن خواهان یک ایران سازگار است که آنچه ایالات متحده دیکته می کند را عملی کند.

مشکل این است که ، این استراتژی کارگر نشده و در حال حاضر ایالات متحده در رویارویی با مسکو است که نسبت به پروژه خاور میانه از اولویت بیشتری برخوردار است. (شکاف بین نخبگان ایالات متحده در مورد این موضوع جالب توجه است، جمعیت اوباما –برژنسکی از یک سو و مک کین –نئو محافظه از سوی دیگر) به این دلیل است که نویسنده می اندیشد کاهش تحریم و پیوستن ایران به سیستم ایالات متحدهحداقل برای مدت کوتاهی درمان موثری خواهد بود.

« بهترین ایالات متحده برای مقابله با چالش منطقه ای ایران ادغام ایران به نظام منطقه ای است».به عبارت دیگر «اگر نمی توانی بزنیشان، به آنها بپیوند».قراراست به ایران آزادی عمل کافی برای ایفای نقش در نظام امپراتوری  داده شود و این ارائه گاز به اروپا برای تحمیل آسیب های اقتصادی بیشتر به روسیه است.آیا این حقیقت در حال وقوع نیست؟

اما این اقدام ایالات متحده چه تأثیری بر روابط ایران – روسیه خواهد داشت؟ آیا این اقدامات روابط را مسموم کرده و یکی از متحدین را بر علیه دیگری تحریک خواهد کرد؟

پاسخ منفی است، زیرا روابط میان ایران و روسیه روز به روز محکم تر می شود.این امر را می توان  با مطالعه  بررسی Unz  که توسط فیلیپ جرالدی صورت گرفته است ، متوجه شد.

«مسکو و تهران به سمت یک همکاری استراتژیک بالفعل پیش می روند که به راحتی ازدو اطلاعیه پیشگامانه ای که اوایل این هفته منتشر شد قابل مشاهده است.در حال حاضر این امر توسط دولت روسیه تأوید شده است که برنامه شایعه نفت در برابر کالا بین ایران و روسیه یک سیاست واقعی است که اجرا شده است و نشان می دهد مسکودر تلاش برای به دست آوردن بازار ایران پس از توافق معامله پُرتو که مدتی پیش صورت گرفت، اتلاف وقت نمی کند.ارائه محصولات در ازای منابع یک تصمیم استراتژیک است که مشتریان با ارزش را به ایران بر می گرداند که پس از آن نیازمند تعمیر و نگهداری و تهیه قطعات یدکی محصولات خواهد بود.همچنین این امر نشانه دوستی عمیق بین این دو همسایه خزر بوده و زمینه را برای راهرو اقتصادی آزمایشی شمال – جنوب بین روسیه و ایران از طریق ایران فراهم می کند. ( یک تغیییر روایت بر ایران، بررسی Unz )

اما آنچه قطعی است اینکه: ایران نمی تواند دکمه ای را فشار داده و شروع به پمپاژ گاز به سمت اروپا کند.این کار نیازمند یک خط لوله گسترده و ارتقاء عظیم زیر ساختی است که سالها به طول خواهد انجامید. به این معنی که قراردادهای بسیار سنگینی وجود دارد که به دوستان ایران به خصوص روسیه و چین اهدا خواهد شد، که این کشورها وظایف خودرا بدون دخالت در سیاست داخلی انجام خواهند داد.این موضوع را در Pepe Escobar جستجو کنید:

روسیه و چین درچشم انداز اوراسیای خود، عمیقا متعهد پیوستن ایران هستند. ممکن است ایران نهایتا در اجلاس آینده تابستان روسیه به عنوان یک عضو دائمی سازمان همکاریهای شانگهای پذیرفته شود. که این امرامنیت کامل، همکاری تجاری و سیاسی  تمام عیار که شامل روسیه، چین ، ایران و بسیاری از حامیان آسیای مرکزی است.

ایران در حال حاضر یکی از اعضای مؤسس زیرساخت آسیایی چین به رهبری بانک سرمایه گذاری است، به این معنا که تأمین مالی برای مجموعه ای از پروژه های جدید مرتبط با جاده ابریشم به نفع اقتصاد ایران خواهد بود.

ادغام اوراسیا در حال حاضر، معامله ای انجام یافته است و ایالات متحده هیچ اقدامی برای توقف آن نمی تواند انجام دهد.

نیاز است تا واشنگتن در رویکرد خود تجدید نظر کند.خصومت و دخالت را پایان دهد، از طریق تجارت و روابط مقابل به بازسازی روابط پرداخته وبپذیرد که امپریالیست ناگزیر از عقب نشینی است.

انتهای پیام/م