آقای روحانی! آیا عامل دروغگوی ورزشگاه تبریز مستحق تنبیه است اما سران فتنه و کودتای سال 88 و عاملان دروغ بزرگ تقلب، مستحق تنبیه نیستند!؟ شما و رسانه های حامی شما پیگیری مجازات عوامل دروغ تقلب و فتنه سال 88 را کاسبی با فتنه می نامید، آیا ادبیات شما در ورزشگاه تبریز برای برخورد با متهمان دروغ ورزشگاه تبریز، نوعی کاسبی نیست؟

نقش سران فتنه در حادثه ورزشگاه تبریز

به گزارش نسیم سرخس به نقل از  پایگاه اطلاع رسانی رسایی، اتفاقات تلخی که هفته گذشته در ورزشگاه تبریز رخ داد را یکبار دیگر مرور کنید و از زاویه ای دیگر به آن بنگرید. دو تیم فوتبال در حال رقابت بودند که ناگهان، شایعه دروغی برای طرفداران یکی از تیم های فوتبال کشورمان، تلقی نادرست پیروزی و قهرمانی در مسابقات را شکل می دهد. طرفداران تیم تراکتورسازی به خاطر یک خبر دروغ این تصور را پیدا کردند که تیم شان قهرمان لیک شده و با این تصور به زمین بازی می ریزند و به جشن و سرور و پایکوبی می پردازند. غافل از این که تلقی و تصور پیروزی ایجاد شده، محصول خبر دروغی بوده که در ورزشگاه منتشر شده است.

 

برخی از هواداران بعد از اینکه مراجع رسمی از عدم قهرمانی تیم مورد علاقه آنها خبر می دهند، از شدت عصبانیت و تلقی خیانت به تیم شان، به تخریب اموال عمومی و درگیری با نیروی انتظامی می پردازند اما آتش این اتفاق هم با اطلاع رسانی به موقع فروکش می کند. اکنون نیز که مشخص شده یک خبر دروغ سبب بازی با احساسات مردم شده، همه به دنبال این هستند تا منبع دروغگو را بیابند و او را به اشد مجازات برسانند.

 

این دروغ آن چنان تبعات تلخ اجتماعی به دنبال داشت که آقای روحانی هم نتوانست آن را تحمل کند تا جایی که نه تنها وزیر ورزش را برای بررسی موضوع به میدان فرستاد بلکه خود نیز وقتی در جمع مردم تبریز قرار گرفت، در همان آغاز سخنرانی عمومی گفت: «سلام بر زنان و مردان، سلام بر جوانان و ورزش‌ دوستان. دیگر تراکتور تنها تعلق به شما مردم آذربایجان ندارد، متعلق به همه ایران است. تیمی که آرزوی قهرمانی آن را در مسابقات آسیایی خواهیم داشت. هیچ‌ کس نمی‌تواند با احساسات مردم بزرگ ایران، آن هم مردم قهرمان آذربایجان و تبریز بزرگ بازی کند، اگر کسی در این حادثه مقصر باشد، تردید نکنید که دولت با همه توان برای تنبیه او ایستادگی خواهد کرد.»

در این که باید به این موضوع رسیدگی شود و با عوامل انتشار این دروغ و تحریک مردم برخورد کرد، شکی نیست اما سئوال از رئیس جمهور محترم این است که آیا می توان در برخورد با موضوعات مشابه، سیاست یک بام و دو هوا را پیش گرفت؟

 

در انتخابات سال ۸۸ هم رقابتی بین چند کاندیدا شکل گرفت. یکی از کاندیداها قبل از پایان بازی، در مصاحبه ای مطبوعاتی، خود را پیروز آن رقابت نامید و سپس او و حامیانش که مسئولیت هایی هم به عهده داشتند، ادعای دروغ تقلب را مطرح کردند. ادعای دروغ تقلب و پیروزی آن کاندیدا جماعتی از مردم بی خبر اما علاقه مند به این کاندیدا را به میدان کشاند، خیلی زود دروغ بودن این ادعا مشخص و از تریبون های رسمی اعلام شد اما غلبه «احساس پیروزی» از یک سو و «تلقی تقلّب» از سوی دیگر، زمینه درگیری تعدادی از مردم با نیروهای انتظامی و خسارت های عمومی را بوجود آورد.

 

در هر دو اتفاق تلخ، مردم وقتی متوجه دروغ بودن ادعاها شدند، خیلی زود جلوی تشدید بحران را گرفتند اما به دنبال مجازات عاملان این تنش هستند و در عین حال توقع ندارند تا مسئولین امر، کسانی را که با احساسات آنها بازی کرده اند، ببخشند و از گذر زمان و لزوم فراموشی کینه ها سخن بگویند. همانطور که وقتی آقای روحانی در جمع مردم تبریز بود، با توجه به توقع و انتظاری که مردم از او داشتند، ابتدا به این موضوع پرداخت و وعده داد تا کسانی که این دروغ را بین مردم منتشر کرده اند باید تنبیه شوند.

 

موضع آقای روحانی درباره حادثه تبریز منطبق بر قاعده ای عرفی و عقلی است. رئیس جمهور محترم آنقدر توقع مردم برای محاکمه عوامل دروغ ورزشگاه تبریز را به حق می دانست که این مطالبه را در همان ابتدای سخنش مطرح کرد حتی به خود اجازه نداد که از عفو و فراموشی گناه مقصرین سخن بگوید. با این حساب باید از برخی مواضع آقای روحانی در موضوع دیگری که شبیه اتفاق ورزشگاه تبریز اما با وسعت گسترده تری بود تعجب کرد.

 

سئوال این است که آقای روحانی چگونه در خصوص بازی با احساسات مردم در یک رقابت ورزشی تا این اندازه حساسیت به خرج می دهد، اما در برخورد با کسانی که در انتخابات سال ۸۸ به دروغ خود را پیروز انتخابات نامیدند و از تقلب در رقابت های انتخاباتی حرف زدند و با آبروی یک ملت و نظام جمهوری اسلامی بازی کردند، نه تنها این نوع حساسیت را به خرج نمی دهد، بلکه در جلسه تنفیذ حکم ریاست جمهوری شعار می دهد: «بگذاریم که سینه‌ها از کینه‌ها پاک شود. بگذاریم که آشتی به‌جای قهر و دوستی به‌جای دشمنی بنشیند… نباید بگذاریم در جامعه تفرقه، اختلاف و شکاف ایجاد شود. گویا زندگی یک عده تنها در شکاف و تفرقه بین مردم و دولت، مردم با مردم و بین جناح‌های مختلف در کشور است.»

 

روحانی حتی برای اینکه دروغگویان فتنه سال ۸۸ را از تنبیه و مجازات دروغی که به مردم گفته اند و آنها را به خیایان کشانده اند، برهاند به تحریف تاریخ و تغییر بدیهی ترین اصول ایدئولوژیک تشیع دست می زند و ادعا می کند: «اگر اشکال و گناهی بوده به تفرقه دامن نزنیم و از آن بگذریم، چرا که ما تابع همان حسینی هستیم که توبه حر را هم قبول کرد. من در جامعه کسی را نمی‌شناسم که گناهی بالاتر از گناه حر و عظیم‌الشأنی را در تاریخ بعد از پیامبر(ص) و امام علی(ع) جز ابا عبدالله الحسین(ع) نمی‌شناسم که در برابر سری که حر در برابرش خم کرد، گذشت کرده و او را در آغوش کشید.»

 

آقای روحانی! آیا عامل دروغگوی ورزشگاه تبریز مستحق تنبیه است اما سران فتنه و کودتای سال ۸۸ و عاملان دروغ بزرگ تقلب، مستحق تنبیه نیستند!؟ شما و رسانه های حامی شما پیگیری مجازات عوامل دروغ تقلب و فتنه سال ۸۸ را کاسبی با فتنه می نامید، آیا ادبیات شما در ورزشگاه تبریز برای برخورد با متهمان دروغ ورزشگاه تبریز نوعی کاسبی نیست؟ لطفا این تناقض در رفتار و گفتار را برای مردم توضیح دهید.

 

انتهای پیام/م