اکبر گنجی: «آیا سیاست یک بام و دو هوایی دولت آمریکا در حمایت از جنایات متحدان منطقه‌ای اش چهره‌ای دموکراتیک و حقوق بشری از آمریکا به تصویر می‌کشد؟»

به گزارش نسیم سرخس به نقل از  شبکه اطلاع رسانی راه دانا، سیاست‌های دوگانه آمریکا در منطقه و رویارویی و دشمنی دولت ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی ایران صدای “اکبر گنجی” فعال ضد انقلاب را هم درآورده است.

وی در مقاله‌ای که در پایگاه میدل‌ایست (middle east eye) منتشر شده، نوشته است: «نهایی کردن توافق هسته‌ای ایران و ۱+۵ گویی جز دولت اوباما و جمهوری اسلامی مدافعی ندارد و دولت‌های عرب خاورمیانه، اسرائیل، اکثریت کنگره، لابی‌های مستقر در واشنگتن، و …؛ برای بر هم زدن آن دست به هر کاری زده و می‌زنند.»

 

 

اکبر گنجی برخی از اقدامات دشمنان توافق هسته‌ای برای بر هم زدن این توافق را اینگونه برشمرد: «دعوت کنگره از نتانیاهو برای سخنرانی مفصل علیه توافق احتمالی، نامه ۴۷ سناتور به رهبران ایران که هرگونه توافقی با اوباما فاقد اعتبار است، طرح ضرورت حمله نظامی فوری به ایران از سوی تام کاتن، ملزم کردن اوباما به این که ظرف ۵ روز توافق نهایی را- جهت تأیید یا رد- در اختیار کنگره بگذارد، دعوت از مریم رجوی ـ رئیس سازمان تروریستی مجاهدین خلق که در طول تجاوز صدام حسین به ایران با ارتش صدام در یک جبهه علیه نظامیان ایران می‌جنگید و بنابر ادعای خودشان در طول جنگ ۶۹هزار نظامی ایران را در جبهه‌ها کشته‌اند- برای شهادت در جلسه کنگره و…»

 

وی می‌گوید هدف دشمنان توافق آن است که “آیت‌الله خامنه‌ای را به گونه‌ای تحریک کنند تا به مذاکرات هسته‌ای پایان بخشد و تقصیر شکست مذاکرات به نام او و ایران ثبت شود.” اما “آیت الله خامنه‌ای فریب این تحرکات را نمی‌خورد”

 

  

دیدار روز گذشته اوباما با سران کشورهای حاشیه خلیج فارس در کاخ سفید

 

گنجی که مقاله‌اش را سایت ضدانقلاب رادیو زمانه نیز منتشر کرده، می‌نویسد هدف عربستان از تجاوز به یمن هم درگیر کردن ایران و به هم زدن توافق بوده است: «بمباران بیش از یک ماهه مردم و تمامی زیرساخت‌های یمن توسط ائتلاف به رهبری عربستان سعودی نیز تا حدودی با همین انگیزه آغاز شد .»

 

وی در تشریح این سخن نوشت: «دولت آمریکا که خود را ناچار به راضی کردن دولت‌های عربی منطقه می‌بیند، از تجاوز عربستان به یمن حمایت کرد، از آن پشتیبانی لجستیک و اطلاعاتی به عمل آورد، و از همه بدتر، آن را مشروع و دفاع عربستان از خود قلمداد کرد. معلوم نیست که عربستان با کشتن بیش از ۱۴۰۰ تن و آواره کردن ۳۰۰هزار تن و زخمی کردن بیش از ۶ هزار تن از یمنی‌ها در برابر چه تجاوزی از خود دفاع می‌کند؟ (اینها آمارهای سازمان ملل است که معمولاً از همه کمتر اعلام می‌کند. برای این که تک تک آنها برای سازمان ملل باید اثبات شده باشند)؟ عربستان سعودی به هر عملی دست زد تا پای ایران را به این جنگ باز کند و بدین ترتیب مذاکرات هسته ای را دود کند و به هوا بفرستد.»

 

اکبر گنجی با تأکید بر اینکه “آیت الله خامنه‌ای فریب این تحرکات را نمی‌خورد” افزود: «او [آیت الله خامنه‌ای] نیز به گونه‌ای عمل کرده که اگر مذاکرات شکست بخورد مسئولیت آن به گردن آمریکا بیفتد. در مورد یمن نیز جز محکوم کردن تجاوز عربستان کاری انجام نداده و می‌داند که قتل‌عام مردم یمن- از جمله با بمب‌های خوشه‌ای آمریکا- و ارتکاب جنایات جنگی صدای اعتراض نهادهای حقوق بشری و روشنفکران را در خواهد آورد.»

 

 

  

کودکان مظلوم یمنی

 

 

در بخش‌های دیگری از مقاله اکبر گنجی آمده است:

 

احتمالاً این همه فعالیت برای برهم زدن مذاکرات و توافق هسته‌ای شگفت‌آور نباشد، اما دولت اوباما که قطعاً خواهان نهایی کردن توافق هسته‌ای است، باید به پیامدهای منطقی مذاکره و توافق التزام داشته باشد. یاد‌آوری دائمی اوباما، جو بایدن، جان کری، اشتون کارتر و بنجامین رودز از بر روی میز بودن سناریوی حمله نظامی، مخالف منطق مذاکراتی است که به توافق نهایی نزدیک می‌شود.

 

[آیت الله] خامنه‌ای نه تنها راه مذاکره و توافق را مسدود نکرد، بلکه به تیم مذاکره‌کننده گوشزد کرد تا با حفظ خطوط قرمز به مذاکره جهت توافق ادامه دهند. او افزود که تحمیل و تحقیر و تهدید و توسری خوردن را نمی‌پذیرد. او گفت، شدیدترین تحریم‌های طول تاریخ که علیه ایران وضع شده، علیه هر کشور دیگری وضع می‌شد، به کلی آن کشور را “منهدم” و “متلاشی” می‌کرد، اما چنین وضعی برای ایران پیش نیامد.

 

 

مسأله و مشکل دولت اوباما این است که باید نگرانی‌ها، تبلیغات و عملیات مخالفان داخلی و منطقه‌ای توافق هسته‌ای را حل و رفع کند. به همین دلیل دائماً از خطر جمهوری اسلامی، از روی میز بودن سناریوی حمله نظامی، از پشتیبانی بی چون و چرا از اسرائیل و دیگر متحدان منطقه‌ای‌اش سخن می‌گوید. اگر چه تهدید استفاده از نیروی نظامی با دو منظور رام کردن تندروهای داخل آمریکا و تقویت اهرم مذاکراتی انجام می‌شود، ولی اعتبار چنین تهدیدی در شرایط موجود به طور جد محل تردید است. به نظر نمی‌رسد رهبری جمهوری اسلامی تهدید نظامی آمریکا را جدی بگیرد.اگر این مدعا صادق باشد، مفید بودن تهدید نیز مورد تردید بسیار است.

 

دولتمردان آمریکایی برای خنثی کردن تبلیغات کاذب مخالفان دائماً تأکید می‌کنند که ایران همه چیز را داده و هیچ چیزی گیرش نیامده که هیچ، تا ابد همه مراکز هسته‌ای و غیر هسته‌ای اش تحت بازرسی و کنترل دائمی خواهد بود. تحریم‌ها هم سر جایش خواهد بود و تنها برخی از آنها رفته رفته اجرأ نخواهند شد.

 

این سیاست؛ اولاً: معلوم نیست که مخالفان توافق هسته‌ای را راضی کند. ثانیاً: احتمال دارد که در مرحله و زمانی آیت‌الله خامنه‌ای را به این نتیجه برساند که ادامه مذاکرات و توافق هسته‌ای بی فایده بوده و دولت آمریکا همچنان راه‌های عراقی و لیبیایی کردن ایران را دنبال می‌کند .

 

 

آیا معقول است که پیشنهاد آیت‌الله خامنه ای به آمریکا مبنی بر آن که اگر یک توافق هسته‌ای آبرومندانه حاصل شود، می‌توان مذاکرات را به همه زمینه‌ها بسط داد، با تهدیدهای مکرر بر روی میز بودن سناریوی حمله نظامی پاسخ بگیرد؟

 

آیا معقول است که آمریکا ایران را از سلاح‌های دفاعی هم محروم سازد، اما دشمنان و همسایگان ایران را به تسلیحات تهاجمی (به عنوان مثال جنگنده‌های اف- ۳۵) مسلح سازد؟

آیا سیاست یک بام و دو هوایی دولت آمریکا در حمایت از جنایات متحدان منطقه‌ای اش، چهره‌ای دموکراتیک و حقوق بشری از آمریکا به تصویر می‌کشد؟

بسیاری از مناقشات بین‌المللی بر اساس سوءبرداشت‌ها از برداشت‌های طرف مقابل به جنگ‌های خانمان‌سوز منجر شده است. استفاده بیش از حد و غیر ضروری از تهدید استفاده از نیروی نظامی می‌تواند مذاکرات هسته‌ای را که به خط پایان نزدیک است، به شکست کشانده و راه را برای تخاصمی درازمدت و حتی جنگ هموار سازد.

 

 

انتهای پیام/