به گزارش نسیم سرخس، نام‌گذاری هشتم شهریورماه به نام روز مبارزه با تروریزم! نام‌گذاری زیبایی است؛ مبارزه با رعب و وحشت، قتل و غارت و ظلم و زورگویی سازمان‌یافته.
آمریکا پدرخوانده و پدر گنده و مولد تروریسم ادعا می‌کند اگر یک مورچه سیاه در شبی تاریک روی سنگی سیاه در هرکجای دنیا حرکت کند ما قادریم آن را پیدا کنیم!
مصادف شهریورماه بود، هواپیماهایی غول‌پیکر در شهر فوق امنیتی نیویورک به ساختمان‌ها و برج‌های دوقلوی تجارت جهانی برخورد می‌کند! و این بهانه و آغازی می‌شود برای مبارزه با تروریزم در جهان.
سایه جنگ و ترور و وحشت بر سر مردم بی‌پناه عراق و افغانستان سایه‌ای سنگین می‌افکند و در ادامه هر اندیشه و حرکت انقلابی و مبارزه‌ای، جریانی تروریستی نامیده می‌شود! و محکوم‌به نابودی.
به‌راستی تروریست‌های واقعی چه کسانی هستند؟ باور مردم دنیا در خصوص تروریزم چقدر با واقعیت‌ها منطبق است؟
اربابان و صاحبان کمپانی‌های بزرگ و کدخدا صفتان و زورمداران و زر خواهان و رسانه‌های مروج دروغ و تزویر وابسته، از جنگ‌افروزی‌ها و فتنه‌گری و رواج تروریزم و هوچی گری در مورد آن چه سودها و منافع بزرگی داشته‌اند!
تروریسم سازمان‌یافته و دولتی غربی چگونه می‌تواند اهداف پلید خود را با کمترین موانع در نقاط مختلف جهان پیاده کند؟ اروپا و کشورهایی که بعضاً به لحاظ مسافت به حد یک استان ما نیست، چگونه جولانگاه داعشی ها شده است!
آیا مردم بی‌سلاح و بی‌گناه غزه که حداقل خواهان حیات‌اند و از خودشان دفاع می‌کنند تروریست هستند؟ آیا مردمان مسلمان جنوب لبنان که برای دفاع از خود و فرزندانشان و سرزمین آبا و اجدادی‌شان در برابر متجاوزان صهیونیستی، آرزومند شهادت‌اند تروریست هستند؟
و شاید مردم مظلوم و محروم یمن که از خیانت رئیس‌جمهور خائنشان و دخالت‌های عربستان در کشورشان به ستوه آمدند تروریست باشند!
کسی نیست سؤال کند چگونه قدم‌های نجس مریم رجوی که دست‌های او و شوهر ملعونش به خون ۱۷ هزار شهید ترور کشورمان آلوده است، چگونه قرار است با حمایت عربستان قدم در اماکن مقدس دین و مسلمانان بگذارد.
در فرهنگ کدخدایی اوبامایی آمریکایی هرکه با ماست خوب تعریف می‌شود و هر که بر ما و علیه ماست،تروریزم و بد نامیده می‌شود.
تروریزم خوب در سیاست کابوها و گاو بازها به کسانی اطلاق می‌شوند که در صراط سیاست و اهداف غرب حرکت می‌کنند و قدم کج بگذارند در گروه تروریست‌های بد قرار می‌گیرند و تبدیل به مهره سوخته می‌شوند.
مبارزه با تروریسم مثل همه واژگانی چون دموکراسی و آزادی و واژگانی مقدس است که در سیاست غربی اسرائیلی به لجن کشیده شده و مبارزه با تروریسم در عمل تبدیل به جنگ و مبارزه باکسانی شده است که باسیاست‌های غرب و اذنابش هم‌نوایی و هماهنگی ندارند.
مبارزه با تروریسم آمریکایی، جاده‌صاف‌کن برای فرهنگ لیبرالی غرب و حربه‌ای برای زدن اسلام و مخالفین است و فرزندان و شاگردان نیکولو ماکیاولی به‌خوبی دریافته‌اند که برای رسیدن به هدف، وسیله توجیه‌پذیر است.
و اکنون ترور و تروریزم، پتکی بر سر حقیقت و ابزاری برای پیشبرد مطامع و مقاصد مدعیان تصاحب کدخدایی دهکده جهانی در اندیشه غربی و ترور حقیقت و مبارزه با آن، پنداری کودکانه و جاهلانه و کاربرد مبارزه با تروریزم رقاصی کلمات در فرهنگ غربی است.
یادداشت: مهدی یار معصومی
انتهای پیام/
